چهارشنبه

گر و گور ها و اوسکل های ایرانی در کنار فیدل کاسترو !

یکی از بزرگ ترین انتقاداتی که از فرمانده کاسترو انقلابی اسطوره ای می شود این است که هر اوسکلی را به حضور می پذیرفته و با هر گر و گوری عکس می گرفته و رعایت شان والای خود را نمی کرده است !
جاسوسان آمریکایی بارها در لباس مبدل و به عنوان خبرنگار و یا تاجر و یا با انقلابی نمایی خود را به کاسترو نزدیک کردند و کوشیدند او را ترور کنند ، اما کاسترو به طرز معجزه آسایی از این ترورها جان سالم بدر برد!

در این عکس ابراهیم یزدی از افراد دو تابعیتی که در جریان ساقط کردن رژیم شاهنشاهی پهلوی با کانون های آمریکایی همکاری داشت و انگلیسی را با لهجه غلیظ آمریکایی صحبت می کرد در کنار کاسترو دیده می شود !

ابراهیم یزدی ( انقلابی تقلبی ! ) در دولت متمایل به آمریکای بازرگان وزیر خارجه شد و در شرایطی که موضوع تابعیت آمریکایی او بر سر زبان ها بود در کنفرانس غیر متعهدها در هاوانا موفق شد خود را به کاسترو برساند و با وی عکس بیندازد!
یزدی که قبل از انقلاب ریش خود را سه تیغه می کرد و کراوات شارل ژوردان به گردنش می بست ، پس از پیوستن به کمپین تغییر رژیم ایران در پاریس ( زیر درخت سیب نوفل لوشاتو ) ریش انبوهی گذاشت و زنار خود را هم باز کرد و در نقش انقلابی خود را فرو کرد ! ، اما در جریان ملاقات با آمریکایی ها ( به اتفاق بازرگان ) در الجزایر دستش رو شد و مشخص گردید همانطور که در هنگام دریافت شهروندی آمریکا قول داده از منافع آمریکا محافظت نموده و خدمتگزار صدیق آمریکا باشد فقط ریشش شبیه انقلابیون است و هیچ سنخیتی با ریشوهایی چون فرمانده کاسترو ندارد !
روانشناسان برجسته جهان ، از جمله زیگموند فروید ( در کتاب پسیکولوژی ) می گویند :

" کسانی که مشتاق ایستادن در کنار بزرگان و مشاهیر و گرفتن عکس یادگاری با آن ها هستند افرادی دارای عقده " خود کوچک بینی " و روحی حقیر می باشند که می خواهند ضعف و زبونی خود را در سایه شهرت و محبوبیت دیگران پنهان کنند !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر