در اواخر دوره پهلوی دوم تیراژ برخی از روزنامه ها به شمارگان باور نکردنی یک میلیون نسخه رسید.
حالا ممکن است عده ای بگویند به خاطر التهابات دوران جابجایی قدرت در ایران توسط آمریکا و انگلیس و حوادث انقلاب روزنامه ها خواننده پیدا کرده بودند، اما قبل از آن هم آقای امیر طاهری (اسطوره ژورنالیسم ایران) توانسته بود تیراژ کیهان را (که حالیه در ایران جزو کم تیراژ ترین جراید است!) به بالای نیم میلیون نسخه در روز برساند.(توجه داشته باشید که جمعیت ایران در آن ایام کمتر از نصف امروز بود)
با پیروزی اسلام در ایران روزنامه ها و نشریات معتبر و پرتیراژ فی الفور مصادره شدند و مدیریت و اداره انتشار آنها به دست افراد ناوارد و فاقد تخصص و تجربه روزنامه نگاری سپرده شد! (افرادی که نمی دانستند روزنامه را با سین می نویسند یا با صاد!)
فی المثل روزنامه کیهان را دادند به حاج آقا حسین مهدیان که در خیابان خیام مغازه آهن فروشی داشت!
با بگیر و ببند و تسویه حساب های شخصی و سیاسی و با آمدن افرادی از پرسنل دبیرخانه شورای انقلاب و حزب جمهوری اسلامی و سایر مراکز قدرت به روزنامه ها،کم کم تیراژ روزنامه ها سقوط کرد و در این سیر نزولی حالیه به شمارگان غیر قابل ذکری که مایه ی آبروریزی است رسیده است!
ما کاری نداریم که روزنامه سراسری ژاپن (یومیوری شیمبون) بیست و دو میلیون نسخه در روز چاپ و توزیع می شود و یا روزنامه آساهی روزانه هفده میلیون نسخه منتشر می گردد . . .
اما باعث تاسف است که در مملکتی مانند مصر که مثل ما یک کشور جهان سومی گرفتار است روزنامه ها و نشریات هم از نظر تنوع و هم از حیث تیراژ دهها و صدها برابر جمهوری اسلامی هستند!
کاری به روزنامه های پر تیراژ چین و یا روسیه هم نداریم اما در تایلند که کشوری جهان سومی و کم درآمد است و جمعیتی معادل ایران دارد نیز تعداد روزنامه ها و نشریات بسیار متنوع و تیراژ آنها صدها برابر روزنامه های ایران است!
اما متاسفانه در جمهوری اسلامی که مدعی انقلاب فرهنگی است و می خواهد الگوی فرهنگی و تمدنی جهان اسلام و بلکه همه دنیا باشد تیراژ روزنامه ها آنقدر کم است که به خود کارکنان روزنامه هم یک نسخه نشریه نمی رسد!!
تیراژ موفق ترین این جراید سه هزار و پنج هزار نسخه است که البته همین تعداد هم برگشتی دارند (!) و کسی حاضر نیست بابت خرید روزنامه های حتی ارزان قیمت هم پولی حرام کند!
اکثر مردم موقع خرید سیگار و آب میوه و آب معدنی و آدامس یک نگاهی به تیتر روزنامه های پهن شده کف پیاده رو می اندازند و رد می شوند!
البته روزنامه منتشر کردن برای ناشران آنها بد نیست و فواید و خواصی دارد که عرض خواهم کرد!
مردم روزنامه نمی خرند چون روزنامه ها بولتن خبرگزاری های رسمی کشور هستند و مطلب تولیدی بدرد بخوری ندارند!
همه روزنامه ها هم شبیه یکدیگر شده اند، مطالبی را ازروی اینترنت بر می دارند که عبارت از علائم ابتلا به پروستات و یا طرز تهیه قیمه بادمجان است و بقیه مطالب هم انعکاس اخبار رسمی خروجی خبرگزاری های مورد تائید و خلاصه سخنرانی و اظهارات مسئولان دولتی است، که در اخبار تلویزیون هم بارها پخش شده و لزومی ندارد مردم روزنامه بخرند، چون چیزی گیرشان نمی آید!
بعضی روزنامه ها هم (نظیر یک روزنامه قدیمی) بقدری خنثی هستند که اگر تاریخ انتشار آنها را نگاه نکنید متوجه نخواهید شد که امروز منتشر شده اند یا پنج سال قبل!!
روزنامه ها از وزارت ارشاد و فرهنگ حاج آقا جنتی یارانه قابل توجهی می گیرند و نیز به آنها آگهی دولتی چربی داده می شود و مشخص است اگر بر خلاف سیاست های دولت چیزی بنویسند و سر براه نباشند یارانه و آگهی دولتی قطع شده و جایش را به محاکمه و توقیف و تعطیلی خواهد داد.
بنابراین یک چند هزار نسخه ای چاپ می کنند و صفحات خود را هم به روابط عمومی شهرداری و سایر نهاد های پول و پله دار می فروشند و علاوه بر بودجه ای که از ممر آگهی دولتی و یارانه ارشاد دارند با چاپ آگهی و رپرتاژآگهی هم یک حال اساسی می کنند!
بعضی ها هم که حزبی و جناحی هستند، از وزارت کشور هم به عنوان حزب یارانه می گیرند و به قول معروف دو سره بار می کنند!
مردم هم که متوجه شده اند اینها دکان کاسبی و در حقیقت روزی نامه هستند به روزنامه ها پشت کرده و یک روزنامه ای را هم که نسبتا تیراژی دارد به خاطر چند کیلو آگهی نامه آن می خرند و در متون آگهی استخدام پیک موتوری و نظافتچی دنبال کار می گردند! (که البته این روزنامه هم از بودجه شهرداری چاپ می شود و تبلیغنامه شهردار و شهرداری است!)
کار بی توجهی به روزنامه هابه جایی رسیده که در هواپیماهای مسافری هم که به مردم روزنامه مجانی داده می شود مسافران از قبول آن امتناع می کنند!
این سیاست وابسته کردن روزنامه ها به یارانه های دولتی و آگهی های دولتی و . . . بسیار سیاست موفقی است و سبب شده هم روزنامه ها فروش نداشته باشند و هم در عین حال ناشران آنها درآمد خوبی داشته باشند و از نظر اقتصادی موفق باشند و هم دور و بر انتقادو نق زدن و چاپ مطالب دردسرآفرین نروند تا خوراک برای استکبار جهانی درست نشود و به اصطلاح دشمن شاد کن نشوند!!
بقول معروف من راضی، تو راضی / گور بابای هر چی ناراضی!