رندی ز راه مدرسه و راه خانقاه
کج کرد سوی میکده آخر طریق را
گفتم : چرا ز عالم و عارف بریده ای
بگزیده ای از آن دو فرق این فریق را ؟
گفت : آن چنان کند که خلایق شوند غرق
این خود شده است غرق و بچسبد غریق را
آتش از این دو فرقه در ایمان من فتاد
خامش کنم به آتش می این حریق را !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر