چهارشنبه

بازی عربستان صهیونی با دم شیر !



هواپیماهای جنگنده اف 15 عربستان صهیونی با محاصره یک فروند هواپیمای باربری غیرنظامی جمهوری اسلامی که حامل دارو و کمک های انسانی برای مردم آسیب دیده یمن بود و با به خطر انداختن جان امدادگران و خدمه هواپیما درحالی که این هواپیما دارای مجوزهای قانونی برای فرود در یمن بود ابتدا کوشیدند هواپیمای ایرانی را وادار به فرود در خاک عربستان صهیونی کنند و چون خلبان شجاع ایرانی دستورات آنها را نادیده گرفت برج مراقبت و باند فرودگاه را در حالیکه هواپیما برای فرود آماده می شد بمباران کردند!
آیا این حمله آشکار و علنی و وقیحانه به منافع جمهوری اسلامی محسوب نمی شود؟
آیا باید در برابر حمله نظامی آل صهیونیسم به یک هواپیمای غیر نظامی کشور هیچ عکس العملی نشان نداد؟
آیا نباید به هنگام پرواز هواپیمای غیر نظامی حامل کمک های انسان دوستانه با توجه به شرایط جنگی آسمان یمن این هواپیما توسط جنگنده های ایرانی اسکورت می شد؟
فرمانده سلحشور و شجاع نیروی دریایی می گوید کسی نمی تواند به رزم ناوهای ما در خلیج عدن اخطار بدهد ! و ما مقتدرترین نیروی دریایی در منطقه هستیم. سایر فرماندهان هم بارها فرموده اند حتی اگر آمریکا مرتکب خطا بشود و تهدیدات خود را علیه جمهوری اسلامی به منصه عمل برساند پشیمان خواهد شد و اگر رژیم صهیونیستی گلوله ای به طرف جمهوری اسلامی شلیک کند از صفحه روزگار حذف خواهد شد!
اخیرا یکی از فرماندهان سلحشور سپاه گفته بود که آنقدر موشک داریم که برای انبار کردن آنها جا کم آورده ایم! 
جای سوال است که جمهوری اسلامی به عنوان بزرگترین قدرت نظامی جهان پس از آمریکا و روسیه و یکی دو کشور دیگر جهان چرا مشت محکمی به دهان عربستان صهیونی که اقتدار ایران را به چالش کشیده است نمی زند؟ 
عربستان سعودی بر علیه منافع حیاتی چمهوری اسلامی در سوریه،بحرین،لبنان،عراق و یمن سرگرم اقدامات نظامی وحشیانه است و اکنون با جسارت به هواپیمای ایرانی تعرض می کند! آیا باید در برابر این هل من مبارز طلبی ها سکوت کرد و به تدکر به کاردار عربستان اکتفا کرد؟ 
با شناختی که از فیزیولوژی جانوری سعودی ها هست، این جانوران سکوت جمهوری اسلامی و نجابت دولتمردان انسان دوست و سیاستمداران باگذشت و مردمی و اهل تعامل و مدارای کشور را به حساب ضعف ایرانیان خواهند گذاشت و به اصطلاح غیر دیپلماتیک و عامیانه پر رو تر خواهند شد!
جمهوری اسلامی نباید به حکام یهودی عربستان سعودی رو بدهد و جادارد همان بلایی را که سر آمریکا آورد سر عربستان هم بیاورد!
می گویند مردی وارد روستایی شد و از روستاییان خواست اشربه و اطمعه و خوردنی های لذیذ برایش بیاورند و آنها را تهدید کرد که اگر به دستورات و خواسته هایش عمل نکنند با آنها همان خواهد کرد که با اهالی ده پایینی کرده است!
روستاییان که وحشت کرده بودند به خواسته های نا بجای مردک خالی بند عمل کردند و چون خالی بند از خوردن و آشامیدن فارغ شد از او پرسیدند که اگر ما تهدیدات تو را جدی نمی گرفتیم با ما چه می کردی و با روستاییان ده پایین چه کردی؟
خالی بند جواب داد هیچ ! 
چون اهالی روستای پایین به خواسته های من توجه نکردند، ده آنها را ترک گفته و سراغ شما آمدم و اگر شما هم برایم تره خرد نمی کردید و به خالی بندی من اهمیت نمی دادید روستای شما را ترک گفته و به ده بالایی مراجعه می کردمی!!
خودم هم نفهمیدم این حکایت چه ربطی به موضوع مطلب من داشت؟! اگر کسی فهمید مرا هم مطلع کند ...
دست آخر اینکه مثل معروفی هست که بعضی کلماتش خلاف ادب است و ما به اجبار در آن دستکاری مختصری انجام می دهیم، می گوید کسی که به ما نگفته بود، سعودی لب دریده بود !!
خودتان اصل ضرب المثل را از بغل دستی بپرسید !

پول های کثیف !


حاج آقا رحمانی فضلی وزیر کش ور ! چند بار با لسان محترم خودشان و بدون کمک دیگران از پول های کثیف سخن به میان آوردند و حتی از آنهم جلوتر رفته و صراحتا از ورود پول های قاچاق مواد مخدر به انتخابات و بازار سیاست جمهوری اسلامی حرف هایی زدند که مسلمان نشنود کافر نبیند !
به مصداق آنکه گفته اند چوب را که بذاری تو آب گربه دزده خبردار میشه ! متعاقب اظهارات وزیر کش ور ! سر و صدای عده زیادی در آمد که وزیر کش ور پا جای پای زنده یاد احمدی نژاد گذاشته و برای از میدان بدر کردن حریف و رقبای سیاسی و جناح مخالف سرگرم پرونده سازی است ! 
سر انجام کار بالا گرفت و به جایی رسید که ریاست معزز مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی از وزیر کش ور ! خواست دست از ایراد اتهام بر دارد و اگر سند و مدرکی دارد تحویل قوه قضاییه بدهد تا همانطور که با قاطعیت به جرایم کلان دزدها و زمین خواران و غارتگران بیت المال و زمینخواران و دریا خواران و جنگل خواران و اوقاف خواران و رشوه خواران و کوه خواران و نفت خواران و سایر خواران... رسیدگی بدون اغماض می شود و در برابر فرشته عدالت همگان یکسان و برابر و بعضی ها برابرترند، با این پدیده جدید هم برخورد شود !
نمایندگان مجلس هم که همین چندی پیش یعنی قبل از به مرخصی رفتن حاج آقا رحیمی معاون اول زنده یاد احمدی نژاد آرادانی متهم به گرفتن بخشی از پولهای به یغما رفته توسط حاج آقا رحیمی معاون اول پاک دست ترین دولت تاریخ بشریت شده بودند، در یک اقدام تحسین بر انگیز وزیر کش ور ! را به صحن علنی مجلس احضار کردند تا راجع به پولهای کثیف وارد شده به انتخابات توضیح بدهد.
امت همیشه در صحنه هم که پس از تعطیل سریال در حاشیه برادر حاج مهران مدیری امیدوار بودند یک در حاشیه جالب جدیدی به سبک نمایش فیلم و افشاگری زنده یاد احمدی نژاد در مجلس را شاهد باشند و دست رو شده جماعت تازه ای را ببینند گوش جان به مذاکرات مجلس و اظهارات وزیر کش ور ! سپردند، بویژه آنکه حاج آقا فضلی از قبل قول داده بود که با دست پر از سند و مدرک به مجلس برود! 
اما همانطور که زنده یاد حاج محمود احمدی نژاد در طول هشت سال زمامداری مرتب به جیب کاپشن خود اشاره می کرد و می گفت در جیبش اسامی مفسدین کلان اقتصادی را دارد و می خواهد افشا و غارتگران بیت المال و برادران قاچاقچی را رسوا کند و عاقبت هم شهامت این افشاگری را پیدا نکرد، وزیر محترم کش ور هم در صحن علنی مجلس از حرف ها و خط و نشان کشیدن های قبلی خود عقب نشینی کرد و خطر استیضاح احتمالی را از بیخ گوش گذراند!
ایشان ضمن عذرخواهی تلویحی از نمایندگان مجلس از جمله فرمودند نمی دانسته در جلسه ای که سرگرم صحبت از پولهای کثیف و قاچاق بوده خبرنگاران نا محرم جراید هم حضور دارند!
وزیر محترم دادگستری هم یکی دو روز بعد فرمودند مطبوعات موضوع پولهای کثیف را کش ندهند! 
به هر حال جای هیچ نگرانی نیست و همانطور که ماجرای گم شدن هفتصد هشتصد میلیارد پول صادرات نفت در دوران زعامت حاج آقا احمدی نژاد و ماجرای غارت موجودی بانکها توسط چند نفر از عزیزان و یا غارت محموله های نفتی توسط حاج آقا زنجان بابکی و ماجرای استات اویل و ماجرای تجاوز شرطه های سعودی به حجاج هموطن و هزاران ماجرای موحش دیگر تاکنون به خیر و خوشی فراموش شده، ماجرای پولهای کثیف هم به فراموشی سپرده می شود!!
حقیقت این است که ارقام درشت بانکی به صورت حواله و چک بانکی و یا کردیت کارت های معتبر بین المللی رد و بدل می شود و این عزیزان هرگز دستشان به پولهای کثیف آلوده نمی شود!
تنها پولهای کثیفی که در کشور رد و بدل میشود همین صنار و سه شاهی حقوق بازنشستگان و کارگران و کارمندان و فقرا و مستمندان تحت حمایت کمیته امداد است که آنقدر بین دستان بقال و قصاب و سبزی فروش و شوفر تاکسی و امثالهم چرخیده که غالبا پاره پوره و چسب خورده و آلوده به انواع میکروب و باکتری هستند و اخیرا هم آنقدر بی ارزش شده اند که یک کیلوی آن را باید بدهید تا یک قبض برق و یا آب و یا گاز تسویه شود!
بی ادبی نباشد اسم کمیته امداد به میان آمد ذکر این خبر هم خالی از لطف نیست که با پولهای کمیته امداد که در حقیقت صدقات امت مومن است صدها دستگاه اتومبیل سوپر لوکس نظیر پورشه یک و نیم میلیارد تومانی وارد کشور شده است، در واقع مردم اسکناس های پاره و چسب خورده و آلوده به میکروب را که دانشمندان به آن پول کثیف می گویند درون صندوق صدقات کنار کوی و برزن و سر چهارراهها می ریزند و این پولهای کثیف خرج واردات اتومبیل های تمیز می گردد، به این کار در فرهنگ اقتصادی ضد انسانی کاپیتالیستی پول شویی گفته می شود ! باقی بقایتان !! 
سعدیا بسیار گفتن عمر ضایع کردن است
وقت عذر آوردن است، استغفرالله العظیم
و یا اینکه 
بر سیه دل چه سود خواندن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ!!

مبارزه با اپیلاسیون کافر !

حتما شنیده اید که در قزوین انجام عمل شنیع اپیلاسیون غیر قانونی اعلام شده و چند آرایشگاه هم به خاطر زدودن موهای زاید بدن پلمپ شده اند !
گفته می شود دامنه مبارزه با اپیلاسیون از قزوین به سایر نقاط کشور هم گسترش پیدا کرده و تظاهرات ضد اپیلاسیونی و مبارزه با اپیلاسیون کم کم جای مبارزه با استکبار جهانی را خواهد گرفت !
به هر حال خوبیت ندارد اکنون که روابط با کشور دوست و برادر آمریکای جنایتکار سابق رو به بهبود گذاشته است همچنان شعار مرگ بر امپریالیسم و یا مرگ بر آمریکا داده شود، از طرفی کار مبارزه و شعار مرگ دادن هم تعطیل بردار نیست و در هر صورت باید هم یک مبارزه ای در کار باشد و هم یک شعاری داده شود تا بر خیل عظیم بیکاران افزوده نشود !
اکنون که به میمنت و مبارکی کار مبارزه با استکبار جهانی دارد با موفقیت به پایان می رسد و آمریکا و متحدانش در برابر فشار جمهوری اسلامی برای کاهش تعداد سانترفیوژها از بیست هزار به چند عدد، و تغییر کاربری آب سنگین اراک به آب آشامیدنی و تاسیسات زیر زمینی فردو به انبار غلات دست های خود را به علامت تسلیم بالا برده اند! و دیگر خدا را خوش نمی آید همچنان ضعیف کشی کنیم و با امپریالیسم آمریکا مبارزه نماییم، و از طرفی امورات مملکت بدون مبارزه و شعار نمی گذرد، بهترین کار همین مبارزه با پشم و پیله زدایی و اپیلاسیون است که یحتمل دشمنان برای لطیف کردن پوست بدن امت همیشه مودار در کشور رواج داده اند تا سد طبیعی دفاعی بدن امت همیشه مودار در برابر مهاجمان ضعیف گردد! 
بعید نیست منبعد بجای شعارهایی که در سی و هفت سال گذشته شنیده ایم شنونده این شعارها باشیم:
سلمونی سلمونی مرگ به نیرنگ تو 
پشم عزیزان ما می ریزد از چنگ تو !

مرگ بر اپیلاسیون بدبخت !
می جنگیم، می میریم، واجبی نمی پذیریم !
تا مو بر تن ماست، اپیلاسیون دشمن ماست !
دشمن خیال کرده ما کرک و پشم نداریم ، هر روز بیشتر از قبل ما پشم در میاریم !

دوشنبه

رونی کلمن های وطنی !



همانطور که اطلاع دارید با تلاش مدیران محترم و نابغه مدتی است که تحریم های آمریکا ترک برداشته و ما توانسته ایم نیازهای کشور را حتی از خود آمریکا وارد کنیم که یک مورد آن همین وارد کردن عضله کلفت و گنده و سیاه از آمریکا است !
حالا ممکن است یک عده سوال کنند چرا از کشور دوست و برادر چین عضله دعوت نکرده اند و آیا واردات عضلات غنی سازی شده برادر رونی کلمن از آمریکا ربطی به بهبود روابط با آمریکا دارد و در مذاکرات ژنو و لوزان آقایان ضمن مذاکرات هسته ای سر عضله هم رفته اند یا خیر ؟

به هر حال در مورد روابط عضلانی بین جمهوری اسلامی و شیطان بزرگ هنوز خبر موثقی درز پیدا نکرده و معلوم نیست هدف دعوت کنندگان از این بوفالوی آمریکایی به جمهوری اسلامی،سیاسی بوده یا صرفا عضله گرایی!
هرچه بود رونی کلمن قهرمان هیکل گنده کنی جهان و کوه عضله متحرک به تهران آمد و در بدو ورود به عنوان یک پلیس آمریکایی انسان دوست از اولین جاذبه گردشگری کشور یعنی قبرستان تهران بازدید کرد و فاتحه ای هم خواند و برای نشان دادن عضلات هولناک خود عازم محل نمایش و تجمع عضله دوستان کثیری که برای دیدن عضله غیر استاندارد و غول آسای او نفری حدود دو میلیون تومان داده بودند تا چند دقیقه ای عضله او را از نزدیک ببینند و حض بصر ببرند شد!
برگزار کنندگان این نمایش عضلانی از چند هفته قبل از تشریف فرمایی برادر رونی کلمن به جمهوری اسلامی با غنی سازی نشریات ورزشی و نشریات زرد تبلیغات زیادی در توصیف و تشریح شکل و اندازه عضله رونی جان ! راه انداختند، بطوری که همه ماجرای عضلانی عربستان و پذیرایی غیر انسانی و خشن شرطه های سعودی از زوار ایرانی خانه خدا را فراموش کردند و دل به عضله تازه از راه رسیده دادند!
خلاصه کار ها بخوبی پیش می رفت و مشتاقان شجاع و نترس عضلات کت و کلفت هم که نفری حدود دو میلیون تومان پیش پیش سلفیده و روی صندلی های سالن نمایش نشسته بودند تا رونی کلمن لخت شود و عضله نمایی کند ناگهان با شنیدن خبری ناگوار جملگی بور و یا به قول ما تهرونی ها کنفت شدند!
جان کلام معلوم شد رونی کلمن حاضر نیست لباس هایش را در بیاورد و با وحشت قصد ترک سریع تهران را دارد!
با انتشار لخت نشدن رونی عضله ای موجی از اخبا ر ضد و نقیض و شایعات در داخل و خارج کشور براه افتاد و حتی رادیو تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای و خبرگزاری ها و روزنامه ها و سایت های خبری موضوع را سیاسی کردند و گفتند مسولین امنیتی به منظور کاهش بحرانهای منطقه ای و جهانی از لخت شدن رونی کلمن جلوگیری به عمل آورده اند!
حتی گفته شد موضوع اقتصادی بوده و بمنظور حمایت از کالای ساخت داخل قرار شده عضله وطنی به علاقمندان نشان داده شود تا از خروج ارز از کشور جلوگیری گردد!
اما این مطالب حقیقت ندارد و ما خودمان یک تحقیقاتی کردیم و متوجه شدیم برادر رونی کلمن در همان اوایل ورود به تهران چشمش به یک عده گردن کلفت تر از خودش افتاده و با یک پرس و جوی ساده متوجه شده در این مملکت گردن کلفت هایی هستند که همه عضلات رونی کلمن یک عضله گردن آنها نمی شود!
گردن کلفت هایی که در یک وعده غذایی بیست و پنج یا چند صد هزار میلیارد تومان را به عنوان پیش غذا می خورند!
گردن کلفت هایی که هزاران میلیارد تومان وام هایی دریافتی از بانک ها را پس نمی دهند و قانون هم زورش به آنها نمی رسد!
گردن کلفت هایی که روز روشن و در برابر مسولین کوههای شمال تهران و بالاتر از ارتفاع هزار و هشتصد متر را تبدیل به برج و آسمان خراش می کنند!
گردن کلفت ها یی که جنگل های شمال و ساحل دریا و منابع طبیعی و انفال را صاحب شده و همچنان سرگرم دریا خواری و جنگل خواری و کوه خواری و زمین خواری و مال مردم خواری هستند و کسی هم ولو در هر مقامی جلودار این اراذل و اوباش نیست!
با این اوصاف به رونی کلمن مادر مرده حق بدهید وحشت کند و جرات نکند در تهران لخت شود ! رونی بیچاره از بغل عضلاتش نان می خورد و سرمایه اش همین است، این ها الآن سالهاست مال ایرانی ها و هموطنانشان را خورده اند، معلوم است به رونی کلمن هم رحم نکرده و یحتمل عضله او را هم می خورند!
به قول شاعر 
آنجا که عقاب پر بریزد / از رونی بینوا چه خیزد؟!
با مشاهده این وضعیت رونی بینوا که از ترس عضلاتش آب شده بود فرار را به قرار ترجیح داد و به امریکا پناه برد ،که از قدیم گفته اند در جهنم مارهایی است که انسان از ترس آنها به عقرب پناه می برد!
رونی کلمن در بازگشت مذبوحانه به آمریکا در مصاحبه با خبرنگاران گفته است من در مقابل عضله کلفت های ایرانی عددی نیستم و حکم بچه ای را دارم که تازه راه افتاده است !
من با این هیکل و موقعیت جهانی اگر یک لیوان کاغدی بستنی به طرف ماشین کسی پرتاب کنم گرفتار قانون و دادگاه و محاکمه و زندان و جریمه می شوم و پوستم را قلفتی می کنند، اما در جمهوری اسلامی گردن کلفت هایی هستند که روز روشن با سنگ و پاره آجر و میل گرد اتومبیل حامل یک عدد نماینده مجلس را در شهر شعر و ادب شیراز خرد و خاکشیر کرده و شکل نماینده را عوض می کنند و کسی هم نمی تواند به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست !






آبروی کلمن رفت اونجایی که عرب نی انداخت !




رونی کلمن قهرمان نامدار گنده کردن عضلات که از نظر هیکل یک چیزی در حدود دو برابر بوفالو است به منظور نمایش عضلات خود به ایران آمده بود تا عضله خود را به هموطنان عضله دوست ارائه کند، اما عضله نشان نداده دمش را یا بهتر بگویم عضله اش را روی کولش گذاشت و به آمریکا عودت نمود!
صحبت از این است که سازمان دهندگان این شوی عضلانی از هر یک از مشتاقان دیدن عضله رونی کلمن یک تا دو میلیون تومان پیشاپیش گرفته بودند.
تفاوت قیمت هم به خاطر نزدیکی و یا دوری تماشاگر به عضله رونی کلمن بوده است ! یعنی ردیف جلو vip که صندلی آنها ویو بهتری داشت و به عضله این بوفالو نزدیک تر بود دو میلیون تومان و ردیف های بعدی به میزانی که از عضله برادر کلمن دور می شدند قیمت کمتری داشتند!
همچنین برای گرفتن عکس یادگاری با کلمن هم نرخ عادلانه ای در نظر گرفته بودند که بین هشتصد تا یک میلیون تومان تعیین شده بود. 
اما با آنکه رونی کلمن قبل از پیاده شدن از طیاره توسط سازمان دهندگان این نمایش عضلانی توجیه شده و با توجه به روانشناسی و رگ خواب امت همیشه در صحنه برای فاتحه خوانی مستقیم از فرودگاه به قبرستان بهشت زهرا رفته بود، این سیاست جواب نداد و مسولین امور عضلانی کشور اجازه لخت و عور شدن و عضله نمایی را به این غول بی شاخ و دم آمریکایی ندادند و رونی کلمن لخت نشده دمش را یا همان عضله اش را روی کولش گذاشت و به آمریکا برگشت!
حالا بعضی روزنامه ها تیتر زده اند که این لخت نشدن باعث شده آبروی برادر کلمن در جهان برود!
ما به این سن رسیدیم تا بحال نشنیده بودیم به خاطر لخت نشدن آبروی کسی برود!
رونی کلمن باید خدا را شکر کند که گذرش به ایران افتاده و از گیت بازرسی فرودگاه ایران رد شده است، اگر بی احتیاطی کرده و پایش به عربستان و گیت بازرسی فرودگاه جده افتاده بود به خاطر لخت شدن اجباری داخل اطاق بازرسی و تفتیش کامل بدنی و داخل بدنی و فیزیو تراپی اجباری و تفتیش آنچنانی توسط شرطه های سعودی هم آبرویش رفته بود و هم آمریکا مجبور می شد حج عمره رفتن مسلمانان آمریکا را تعطیل کند!

جمعه

کمبود پست و مقام برای الباقی روستاییان!

معاون توسعه ریاست جمهوری اسلامی اعلام فرموده است که به میمنت و مبارکی و بر اثر اقدامات عاقلانه دولت های سابق و لاحق سی و سه هزار روستای کشور از بیخ تخلیه شده اند و در این روستاها حتی یک دهاتی پیدا نمی شود! و بسیاری از در و دهات های باقی مانده هم حداکثر دارای بیست،سی خانوار هستند که عنقریب آنها هم به شهرها سرازیر می شوند و چه بسا به خاطر خالی شدن روستاها از جمعیت مجبور شویم در ازای صادرات نفت از چین دهاتی وارد کنیم!!
البته کارشناسان خبره و علمای جامعه شناسی و جمعیت شناسی که خودشان هم از روستاییان سابقا مهاجرت فرموده به شهرهای بزرگ هستند با تمام قدرت سرگرم مطالعه علل سرازیر شدن روستاییان به تهران و شهرهای بزرگ دیگر هستند و شکی نیست همانطور که مسولین محترم تا کنون توانسته اند همه مشکلات ریز و درشت مملکت از بیکاری و تورم و رکود و گرانی و بی خانمانی و بهداشت و درمان مردم و مشکلات زیست محیطی از خشک شدن دریاچه ها و رودخانه ها و آب های زیر و رو زمینی گرفته تا فساد اداری و دزدی های کلان و هزاران بدبختی دیگری را حل و فصل کنند، این مشکل را هم خوشگل حل خواهند کرد!
اما ما هم که عقلی مختصر و شعوری ناقص داریم به عنوان وظیفه شهروندی راه حل هایی را که به این مختصر عقلمان رسیده مجانا و بدون چشمداشت به گرفتن پاداش در اختیار دولت تدبیر و امید می گذاریم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!
اگر به پیشنهادات ما عمل شود نه تنها الباقی روستاییان باقی مانده در ولایات روانه شهرها نخواهند شد، بلکه بسیاری از روستاییان عزیز که اکثریت طبقه شهر نشین را تشکیل می دهند پست و مقام خود را ترک کرده و به دهات خود بر خواهند گشت!
اول از همه باید در تمام دهات چند دستگاه رایانه مجهز به نرم افزار فتوشاپ تعبیه گردد تا روستاییان عزیز همانجا اقدام به اخذ دکترا و مدارک عالیه دانشگاه های انگلیس و فرانسه و آمریکا کنند و مجبور نباشند برای اخذ مدارک دانشگاهی،گاو و گوسفند خود را ول کنند و به تهران بیایند!
همچنین باید در تمام قراء و قصبات تعدادی چهارراه ساخته شود تا روستاییان همیشه در صحنه سر چهارراههای ولایت خود مشغول فعالیت اقتصادی شده و برای تکدی گری و اسپند دود کردن و فروش فال حافظ روانه چهارراههای شهرها نشوند!
دویم! هر نماینده ای باید در همان روستای خود بماند و برای نمایندگی شهر نشین ها ده و روستای خود را ول نکند و به تهران بیاید. برای انجام وظایف نمایندگی که عبارت از انتقاد کوبنده از یک جناح و حمایت از جناح دیگر و گاهی گفتن مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل است می توان از وسایل ارتباطی نظیر اینترنت و اس کایپ استفاده کرد.
چون این عزیزان که برای یک دوره چهارساله به شهر می آیند پس از گرفتن خانه شمال شهر و دفتر و دستک و اتول مبیل! دیگر تمایلی به بازگشت به قراء و قصبات و مسقط الراس خود نشان نمی دهند که هیچ بلکه همه فک و فامیل و هم ولایتی ها را هم می کشند و می آورند به شهر!
سیوم ! باید بانک ها در روستاها و کلیه قراء و قصبات شعبه بزنند و اجازه بدهند روستاییان نیازمند به خرید ملک و املاک و کارخانه و شرکت هواپیمایی و غیره و ذالک که محتاج بیست و پنج و سی و چهل هزار میلیارد تومان وام هستند به خاطر این مبالغ ناقابل دهات خود را ول نکنند آواره شهرهای شلوغ شوند و این وام را همانجا در خانه اشان تحویل بگیرند و به ارزهای معتبر تبدیل کرده و از کش ور ! خارج فرمایند...
چهارم اینکه دولت محترم و وزارت نفت برای دور زدن تحریم ها از روستاییان در همان روستای خودشان بهره بگیرد تا روستاییان عزیز ولو زنجانی باشند یا ابهری و یا از سایر نقاط کشور مجبور نباشند برای گرفتن چهار پنج میلیارد یورو نفت و میعانات نفتی و افتتاح بانک در مالزی و تاجیکستان دهات خود را رها کرده و روانه تهران شلوغ شوند!
پنجم اینکه همانطور که در قانون اساسی ذکر شده مسئولین بلندپایه باید ایرانی الاصل باشند باید یک بند هم اضافه شود که علاوه بر ایرانی الاصل بودن باید روستایی هم نباشند و گاو و گوسفند خود را به امان خدا رها نکنند و با دکترای فتوشاپی به شهرها برای گرفتن پست و مقام هجوم نیاورند!
صد البته ما از این پیشنهادات سازنده و نوازنده در آستینمان زیاد داریم اما به همین مختصر قناعت کرده و امیدواریم با نشان دادن حقیقت زندگی شهری به روستاییان دانشمند انها را به ماندن در دهاتشان تشویق کنیم!
حالیه بیشتر دهاتی های عزیز روستاهای خود را به امید زندگی بهتر و استفاده از امکانات شهرنشینی رها می کنند و به شهرها هجوم می آورند، اما ببینیم این امکانات شهری چه هستند؟!
هوای آلوده و سمی که در آن کلیه عناصر جدول مندلیف وجود دارند بجز اکسیژن ! ترافیک کشنده و عذاب آور، آب شرب آلوده به سیانور و مدفوع انسانی و فاضلاب بیمارستانی! سوسیس کالباس تهیه شده از ضایعات مرغ و امعا و احشاء سم داران، فروش گوشت بوفالوی کهنسال و بیمار هندی به شهری ها جای گوشت بره! زندگی در آپارتمانهای بیست سی متری، اجاره خانه گرانتر از نیویورک و توکیو و پاریس! گرانی هزینه کفن و دفن و انتقال از روی زمین به زیر زمین ! و تحمل دهها و صدها مصیبت دیگر که زندگی در تهران و سایر شهر های بزرگ را سخت تر از تحمل اعمال شاقه محکومین جرایم سنگین کرده است!
ضمنا روستاییان محترم نباید برای گرفتن مشاغل مهم و حساس و نان و آبدار دام و طیور خود را رها کنند و راه شهر را در پیش بگیرند، زیرا در حال حاضر همه مشاغل نان و آبدار توسط کسانی که زودتر به شهر رسیده اند اشغال شده، و فقط دست فروشی و اسپند دود کنی و فال حافظ فروشی و گدایی سر چهار راه ها متقاضی می پذیرد!

زمین خواری در وسط شهر تهران !



بسیاری از مردم یا همان امت همیشه حیران از خود سوال می کنند مگر عضویت در شورای شهر و یا رسیدن به وکالت مجلس چقدر در طول چهارسال حقوق و درآمد دارد که بعضی ها میلیاردها خرج شام و نهاردادن و تبلیغات و چاپ عکس و پوستر و بنر و رای خریدن می کنند و گاو و گوسفند و مزرعه آبا اجدادی و دهات خود را رها می کنند و خود را با اتوبوس و یا پای پیاده به تهران رسانده و مصدر امور می شوند!
عده ای هم با مشاهده کوه ها و تپه ها و زمین های بایر اطراف تهران و اخیرا حتی پارک ها و فضاهای سبز کهنسال و حتی جنگل کاری های زمان گذشته که نیم قرن سابقه فضای سبز دارند و هر روز روی آنها برج و مجتمع مسکونی سبز می شوند از خودشان سوال می کنند این ها کی هستند که زمین خواری و کوه خواری و جنگل خواری و تپه خواری و دریا خواری و مال مردم خواری و... می کنند و کسی هم جلودار آنها نیست؟! 
شاید افراد ساده لوح تصور کنند چون مسئولین محترم بیست و چهار ساعته و خستگی ناپذیر سرگرم مبارزه با آمریکای شیطان نمکی هستند و توی دک و دهان و دندان آن بدبخت می زنند این غارت و چپاول ها از نظرشان دور مانده است!
اما ابدا اینطور نیست و آنطور که آقای غلامرضا انصاری عضو شورای شهر تهران فاش کرده است دامنه زمین خواری و حال و حول کردن با بیت المال به وسط شهر و زمین های بسیار گرانقیمت شهری هم کشیده شده و به عنوان پاداش به بعضی از عزیزان اجازه داده می شود روز زوشن قسمتی از وسط شهر را بخورند و حالشو ببرن! 
ما شنیده بودیم و دیده بودیم که بعضی از اعضای شورای شهر به محض رسیدن به مقام عظمای عضویت شورا در رحمت به رویشان گشوده می شود و قسمتی از پارک و فضای سبز شهرداری و باشگاه اسب دوانی و مزایده های نان و آبدار قسمتشان می شود اما زمین خواری، آنهم با مساعدت خود شهرداری را از زبان حاج آقا غلامرضا انصاری عضو شورای شهر بشنوید که از ما بیشتر در جریان است.
در جلسه اخیر شورای شهر غلام انصاری از واگذاری زمین خیابان پیروزی نبش خیابان طبرسی به اشخاص حقیقی خبر داد.
این زمین بر اساس پیش بینی و طراحی های شهرداری می بایست به مجتمع ایستگاهی مترو تبدیل می شد، اما در حاتم بخشی و در عالم لوطی گری به یکی از اعضای با مرام شورای شهر و بخاطر رای سرنوشت ساز او در ناکام گذاشتن یک فرد خاص از رسیدن به مقام ریاست شورا به وی، با تشکر و احترامات فائقه تقدیم شده است!
انصاری میگوید یکی از همکارانشان برای دریافت این زمین به شهرداری فشار آورده است.
زمین خیابان پیروزی ابتدا توسط شرکت متروی تهران خریداری شد تا در آن مجتمع ایستگاهی ساخته شود و شرکت مترو با اجاره دادن یا فروش واحد های تجاری آن کسب درآمد کند.
بعدها یک عضو شورای شهر تهران که در رای گیری های اخیر هیات رئیسه شورا تاثیر چشمگیری داشت و توانست با رای خود ترکیب هییت رییسه را به نفع اصولگرایان تغییر دهد از شرکت مترو درخواست می کند این زمین ناقابل را که شانزده میلیارد تومان قیمت دارد به او بدهند!
مدیرعامل مترو با این درخواست نامشروع مخالفت می کند، ولی با فشاری که به او می آورند نهایتا زمین را به شهرداری بر می گرداند و شهردا ری محترم سخاوتمندانه زمین را به این عضو محترم تر شو ای شهر می دهد!
حالا معلوم می شود چرا عده ای برای رسیدن به اینگونه عضویت ها همه چیز خود را هزینه می کنند. با فروش یک رای سرنوشت ساز ده ها و صدها برابر مخارج تبلیغات انتخاباتی در می آید!
البته نباید به خاطر این قبیل حاتم بخشی ها و اعمال خلاف از شهرداری انتقاد کرد و به قول معروف فقط نیمه خالی لیوان پنج سیری را دید!
شهرداری با هرگونه تخلف برخورد جدی می کند که نمونه آن برخورد با دستفروشان است! 
دوستان عزیز پدیده جدید زمین خواری شهرها را که خبر موثق آن در جلسه شورای شهر و توسط حاج آقا انصاری داده شده است در صفحات خود شر کنند تا از تبدیل شدن شهرداری به شهرخواری انشاالله و تعالی جلوگیری به عمل بیاید و شهرداری با مطلع شدن از این مطلب مامورین خود را که سرگرم مبارزه با دستفروشان هستند سر این زمین بفرستد و از زمین بیت المال رفع تصرف کنند!
این را هم بگویم که همه مواردی که به فساد مالی و غارت اموال عمومی و غارت و چپاول معروف شده است یک مقصر دارد و آنهم واژه بیت المال است!
اگر مسولین محترم و بویژه فرهنگستان واژه بیت المال را تبدیل به بیت الخاص کند دیگر از این موارد سوء در کشور گل و بلبل نخواهیم داشت و کسی نمی تواند این عزیزان را به غارت بیت المال متهم کند، چون اگرچه در حال حاضر هم همه ثروت ها به خواص تعلق دارد اما وجود عبارت غیر ضروری بیت المال سبب تجری یک مشت فقیر بیچاره زیر خط فقر می شود تا حرف های زشت و ناپسند به زبان بیاورند، درحالی که با تبدیل واژه بیت المال به بیت الخاص و یا مال بابام بوده! عزیزان کما فی السابق مال مردم را با نام جدید خواهند خورد!
مال من یکی رو با هر اسمی بخورن اعتراضی ندارم ....

چهارشنبه

صحت آمارهای دولت تدبیر و امید !

هر روز که برای خرید مایحتاج ضروری به مراکز خرید و بازارها و مغازه ها و میوه فروشی ها و بازارچه های گوشت و تره بار و امثالهم مراجعه می کنید می بینید نرخ مایحتاج زندگی افزایش پیدا کرده است .
خود دولت محترم تدبیر و امید هم هنوز یک گل شیرینی ایام عید نوروز از حلق مردم پایین نرفته نرخ وسایل نقلیه عمومی را بیست درصد افزایش داده و چنان روی قبوض آب و برق و گاز و تلفن امت همیشه در صحنه کشیده که اکثریت خانوارهای کم درآمد در پرداخت آن حیران مانده اند!
قیمت اتومبیل های ساخت وطن بین دویست تا هشتصد هزار تومان با اجازه دولت گران شده و نان و گوشت چنان افزایش قیمت پیدا کرده که از این پس باید نان و گوشت را در موزه ها تماشا کرد!
در چنین شرایطی که از اجاره خانه گرفته تا قیمت قبر و سوتین و نرخ بیمه شخص ثالث و روغن وازلین درمان و دارو هزار کوفت و زهر مار دیگر از نرخ آن در گران ترین شهر های جهان مثل توکیو و نیویورک و مسکو بالاتر رفته است و همین دیروز بانک جهانی نرخ تورم در ایران را در ردیف چهار کشور اول جهان قرار داد مسولین و مدیران دولت حاج حسن آقا روحانی که زمانی آمارهای حاج دکتر آقا احمدی نژاد را دروغ و کذب اعلام می کردند، مرتب می گویند نرخ تورم پایین آمده است!
یک ضرب المثل قدیمی نخ نما شده می گوید دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را؟!
حالا حکایت ما امت درگیر با افزایش روزمره قیمت هاست که نمی دانیم به چشمان خودمان و رشد تورم اعتماد کنیم و یا قسم آیه مسولین دولت در مورد پایین آمدن تورم!!
پیشنهاد ما این است که حداقل از دادن آمارهایی که با واقعیت نمی خواند خودداری کنید تا بیش از این آبروی علم ریاضی و علم آمار برده نشود!
مگر اینکه معتقد باشید علم ریاضی را هم بومی سازی کرده اید ، یا اینکه ریاضی هم مثل اقتصاد مال خر است!
یک دوست سیاستمداری در گذشته داشتم که می گفت آمار مثل مایوی دو تکه است ، همه چیز را نشان می دهد بجز قسمت های اصلی را !

مزایده فروش دل و روده !

براساس تصمیم تیم کارشناسی انجمن بیماران کلیوی بهای هر عدد کلیه در سال جاری پانزده میلیون تومان است! 
مدیر عامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی کشور هم گفته است در اجرای تثبیت قیمت ها و حمایت از مصرف کنندگان و اقتصاد مقاومتی طی دو سال گذشته هیچ افزایش قیمتی در خصوص این قطعه پر مصرف یدکی برای بیماران کلیوی نداشته ایم!
به نظر می رسد ثابت ماندن قیمت کلیه و بالا نرفتن بهای قطعات مصرفی و یدکی بدن به دلیل افزایش عرضه در بازار است و تعداد عرضه کنندگان و فروشندگان کلیه و دل و روده و مثانه و بواسیر و سایر اجزای ریز و درشت بدن در بازار بر تعداد مصرف کنندگان پیشی گرفته است!
گرانی اجاره مسکن و افزایش هزینه های زندگی و بالا رفتن نجومی قبوض مصرفی آب و برق و گاز و تلفن و نرخ تاکسی و اتوبوس و کلیه خدمات دولتی و بویژه گرانی گوشت و مرغ و برنج و روغن و سبزی و میوه و سایر مواد غذایی و در عین حال پایین بودن حقوق و مزایا و درآمد طبقات آسیب پذیر و زیر خط فقر و خط قبر باعث شده تا بسیاری از هموطنان آسیب دیده که به امید آب و برق مجانی و رفاه اجتمایی و زندگی بهتر اشتباهی کرده بودند حالا پیش زن و بچه خود شرمنده شده و لاجرم برای تامین کسر بودجه خود و پر کردن چاله چوله های زندگی اقدام به فروش بخش هایی از تن و بدن خود کنند!
حالیه علاوه بر کلیه و کبد و مثانه و شش و بخش های تحتانی و غیره و ذالک مزایده فروش جهاز هاضمه هم بازار پر رونقی دارد و اکثریت امت همیشه در صحنه که به خاطر گرانی ارزاق عمومی و مواد غذایی قادر به خوردن گوشت و برنج و مرغ و روغن و میوه و سایر خوردنی ها نیستند تمایل به فروش اندام بلع و دستگاه گوارشی از حلق تا بواسیر به نازل ترین قیمت دارند!
گفته می شود چون با توجه به گرانی ها و پایین بودن حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان مواد غذایی بسیار اندکی توسط این عزیزان مصرف شده است اکثر دل و روده ها در حد آکبند بوده و از نوع وارداتی چینی بهتر هستند!
شایان ذکر است که با توجه به بالا رفتن عرضه قطعات بدن در بازار لزوم ایجاد بورس کلیه و جهاز هاضمه و سایر قسمت های مصرفی بخصوص بواسیر احساس می شود و مسولین و مدیران محترم که در همه حال به فکر رفاه حال مستضعفین سابق و فلک زده های فعلی هستند بزودی بورس فروش تن و بدن اقشار آسیب پذیر را در کنار بورس ارز و بورس طلا و بورس نفت راه اندازی خواهند کرد!
شنیده می شود تاکنون استقبال برای خرید دل و روده و جهاز هاضمه چشمگیر بوده و عزیزانی که با پشتکار و تلاش دشمن شکن مدتهاست سرگرم چپاول دارایی های ملی از بالاکشیدن اندوخته های مردم در بانکها گرفته تا غارت بیت المال و خوردن میلیاردها دلار ویورو باز نگرداندن وام های بانکی و غیره و ذالک هستند و یک دست سیراب شیر دان و نگاری آنها کفاف بلع و هضم اینهمه خوردن را نمی دهد در صف دریافت جهاز هاضمه مردم هستند!

سه‌شنبه

تدبیر دولت ! دولت تدبیر!!


دولت جمهوری اسلامی کارفرمای بزرگ مملکت است و بخش اعظم شرکت ها و کارخانجات و موسسات تولیدی و صنعتی و خدماتی و ... دولتی و شبه دولتی هستند.
دولتی که درآمد کافی ندارد و کارفرمای بزرگ هم هست و به خاطر سوء مدیریت و سوء تدبیر قادر به اداره کارآمد و مفید و سودآوری شرکت ها و کارخانجات و موسسات تحت امر خود نمی باشد لاجرم نمی تواند حقوق و درآمد کارگران و کارمندان را با نرخ تورم هماهنگ سازد و به همین دلیل هر سال چهار پنج هزار تومان روی حقوق کارگران و کارمندان می کشد و چون به خاطر این افزایش حقوق دچار کسری بودجه بیشتر می شود، از آن طرف چند ده و چند صد هزار تومان روی نرخ انواع کالا ها و خدمات دولتی اضافه می کند!
داستان افزایش حقوق کارگران و کارمندان یک داستان فکاهی و مسخره است که هر سال تکرار می شود!
کارگری که پنج هزار تومان افزایش حقوق به دستش رسیده ملاحظه می کند چند ده هزار تومان روی قبوض آب و برق و گاز و تلفن و غیره و ذالک اش رفته و باید چند ده برابر بیشتر از قبل بابت مخارج خورد و خوراک و هزینه های زندگی بپردازد و این داستان فکاهی هر سال تکرار می شود!

اقتصاد شتر گاو پلنگ !

همانطور که مستحضر هستید پس از پیروزی اسلام در ایران و تغییر حکومت از سلطنتی به جمهوری اسلامی بسیاری از مدیران جدید معتقد بودند اقتصاد مال خر است!!
اما کم کم که درگیر امور مملکت داری شدند و تجاربی ولو اندک به دست آوردند متوجه شدند که علاوه بر خر و گاو و الاغ،امت همیشه در صحنه هم به اقتصاد نیاز دارد و اقتصاد زیر بنای جوامع سرمایه سالاری و سرمایه داری است و مردم این کشورها علاوه بر دین و مذهب به اقتصاد هم نیاز دارند!
کشورها و دولت ها و ملت هایی که اقتصاد را جدی گرفته و علمی با آن برخورد کرده اند امروزه در ردیف های اول ممالک جهان قرار دارند و کشورهایی مرفه و مترقی و پیشرفته و دارای مردمی ثروتمند با درآمد سرانه بالا هستند.
بنابراین معلوم می شود بر عکس نظر اندیشمندان داخلی اقتصاد مال خر نیست و آدم باید خیلی خر باشه که اینطور فکر کنه! اهمیت دادن به اقتصاد و استفاده از علم و تجربه اقتصادهای موفق موجب پیشرفت و ترقی و توسعه رفاه اجتماعی است .
در دوران سیادت پدیده هزاره سوم حاج دکتر احمدی نژاد که شعارهای پوپولیستی در حمایت از اقشار آسیب پذیر می داد ثروت اندک و دارایی و سپرده های بانکی و حاصل دسترنج مردم بازنشسته و کارگر و یک مشت بیمار و از کار افتاده که در بانک ها سپرده گذاری شده بود به نفع عده ای مفت بر کلاش و سرمایه سالار قواد و شرکت های ناکارآمد و موسسات و کارخانجات دولتی زیان ده مصادره شد!
اطراف دولت های سرمایه داری لابی های قدرتمندی که هم روزنامه و بلند گو و تریبون دارند ،و هم از طریق افراد با نفوذ سیاسی روی تصمیمات دولت نفوذ و تاثیر می گذارند همواره حضور داشته و با لابیگری اهداف و خواسته های خود را با تصویب و امضای دولتی ها به دست می آورند!
سرمایه سالارها و غارتگران همواره غر می زنند که نرخ سود بانکی بالا است و یا مرتب انتقاد می کنند که بانکها برای دادن وام های کلان چرا از آنها وثیقه معتبر می خواهند؟! 
همچنین با جعل عنوان و خود را کارآفرین خواندن به دولت های درمانده در گل! برای حل مشکل تورم و بیکاری فزاینده وعده های پوچ و شیرین میدهند که اگر به آنها وام بانکی کم بهره داده شود می توانند با توسعه تولید مشکلات اقتصادی کشور را حل کرده و ضمن ایجاد اشتغال و تولید ثروت، کشور را از فقر و فاقه و گرفتاری های لاینحل اقتصادی نجات دهند! در دوران شکوه و جلال حاج دکتر احمدی نژاد اینطور جا انداختند که اگر وام کم بهره و سرمایه در گردش داده شود تولید کنندگان خطوط تولید خود را گسترش داده و با افزایش تولید و ظرفیت اسمی به جذب بیکاران کمک اساسی خواهند کرد!
احمدی نژاد هم که این ایده را مناسب دیده بود و از نیت واقعی طراحان آن بی خبر بود بانکها را مجبور کرد تا در قالب وام های کم بهره صنعتی با حداکثر هشت درصد سود دارایی های بانکها را که در حقیقت سپرده های امت همیشه در صحنه بود به جیب سرمایه سالاران مفت بر بریزند،در حالی که همان زمان نرخ پول در بازار بالای سی و پنج درصد بود!
یعنی هر کس با اعمال نفوذ و پارتی بازی یا دادن زیر میزی و حق و حساب موفق می شد این وام ها را بگیرد می توانست وام دریافتی را در بازار آزاد اسلامی! نزول بدهد و سی سی و پنج در صد به جیب بزند و اگر دلش خواست هشت درصد آن را به بانک بدهد!
که البته اکثرا اینکار را هم نکردند و اصل و فرع وام های دریافتی را نوش جان کردند!
عده زیادی این پولها را وارد بازار مسکن و برج سازی و بساز و بندازی کردند و سودهای نجومی بردند.
عده ای دلار و پوند و یوروی ارزان خریدند و از کشور خارج کردند و حتی در بعضی موارد وام های کلان به کارخانجاتی داده شد که اصلا وجود خارجی نداشتند و یا سالها از چرخه تولید خارج شده بودند!
همچنین شرکت ها و کارخانجات و موسسات دولتی ورشکسته و نیمه ورشکسته و زیان ده که در پرداخت حقوق کارکنان خود درمانده شده بودند از این وام های حراجی! بهره مند شدند و حالیه بالاترین معوقات بانکی متعلق به همین هاست ،که نه وام را بر می گردانند و نه کسی قدرت بازپس گیری آن را دارد!
این پولها که از بانکها خارج شدند پول مردم عادی یعنی امت همیشه در صحنه بودند که توسط دولت حاج دکتر احمدی نژاد آرادانی مصادره شد!
دولت حاج دکتر برای آنکه بتواند این وام های ارزان در حد مفت را به متقاضیان و عزیزان مورد نظر و عزیز کرده بدهد و رضایت قلبی و تنفسی آنها را جلب کند بر خلاف نظر کارشناسان اقتصادی اهل فن دستور داد بانکها نرخ سود وام های اهدایی را بین چهار تا حداکثر هشت درصد تعیین کنند،یعنی کمتر از یک هشتم نرخ پول در بازار !
به عبارت دیگر پولهای مردم را که نزد بانکها امانت بود به نفع مفت برها مصادره کرد.
ماجرای افزایش یک شبه نرخ دلار به منظور تامین نقدینگی ریالی دولت را هم همگان به خاطر دارند.
حاج دکتر احمدی نژاد که در جلوی دوربین تلویزیون و چشمان از حدقه بیرون زده مردم اعلام کرده بود نرخ واقعی دلار در اقتصاد کشور حداکثر نهصد تومان است یک شبه نرخ آنرا در بازار آزاد به حدود چهارهزارتومان رساند تا با گرانفروشی نیاز ریالی خود را تامین کند!
دشمن نکرد آنچه تو کردی به دوستی
بیگانه ام برو دگر ای آشنا برو !
این بازی های تجربه شده غیر علمی و غیر کارشناسی و دستور دادن به اقتصاد بر خلاف علم و دانش اقتصاد و تجارب اقتصاد آزاد است، و تاکنون کشور ضرر و زیان های جبران ناپذیری از بابت تصمیمات نابخردانه تحمل کرده است، اما ظاهرا قرار نیست از این شکست ها درس عبرت گرفته شود!
اکنون که تا حدودی التهاب بازار دلار و طلا و بورس بازی وسفته بازی و... کاهش یافته است ، و در شرایطی که بانکها بیشتر از بنیه مالی خود وام داده اند مجددا تصمیم به کاهش دستوری نرخ بهره بانکی گرفته اند تا موجب رغبت وام گیرندگان عزیز شود!
بانکها خصوصی هستند و بانک های دولتی سابق نظیر صادرات و ملت و غیره و ذالک هم خصوصی شده اند و پولهای موجود در این بانکها سپرده مردم و امانت مردم است .
در همه جای دنیای آزاد و اقتصاد آزاد بانکها وکیل مردم هستند و با پول مردم کار می کنند، شرکت داری می کنند. در کارخانجات و موسسات اقتصادی سرمایه می گذارند، خطوط هوایی را می خرند، پالایشگاه می سازند، حتی چاه های نفتی و خطوط انتقال نفت و گاز را سهیم می شوند، شرکت های بیمه دارند مثل لویدز لندن و خلاصه اینکه در هر فعالیت اقتصادی که سودی بر آن مترتب باشد حضور دارند و در رقابت با بانکهای دیگر می کوشند سود بیشتری برای موکلین خود که همانا سپرده گداران هستند کسب کنند.
اما در این جمهوری اسلامی اقتصاد هم دستوری است! پس از سی و هفت سال هنوز تکلیف اقتصاد این رژیم را که می خواهد الگوی جهانیان باشد روشن نکرده اند و معلوم نیست اقتصاد اینجا اقتصاد بازار آزاد و لیبرالی و کاپیتالیستی است یا اقتصاد سوسیالیستی و اشتراکی است، تعاونی است و یا ملغمه ای از همه اینها! شتر گاو پلنگ !
در ظاهر روباهی و در باطن گرگی 
آمیخته ای با هم صد بوالعجبی را !
دولت به بانک خصوصی دستور می دهد که چگونه کار کند.دولتی که در واقع خودش کار خودش را بلد نیست و نمی داند چطور باید کار کند!
به بانک های خصوصی دستور می دهد اموال و مستغلات خود را بفروشند ،شرکت نداشته باشند، کارخانه نداشته باشند،به هیچ کاری دست نزنند،فعالیت اقتصادی نکنند،فقط با یک دست پول مردم را بگیرد و با دست دیگر به کسانی که دولت می گوید وام بدهد و یک سود اندکی زیر نرخ تورم بگیرد و اول مخارج بوروکراسی خود را بپردازد و اگر چیزی ماند به عنوان بهره بین سپرده گذاران تقسیم کند!
اکنون مردم یا همان امت همیشه در صحنه با تجربیاتی که از دوران شوکت حاجی دکتر احمدی نژاد دارند مانند گذشته عمل نخواهند کرد و بسیاری سپرده های خود را خارج و روانه بازارهای جانبی کرده و مجددا شاهد بهم ریختگی بازار مسکن و طلا و ارزهای خارجی خواهیم بود !
جا دارد دولت بجای فشار به بانک ها و زدن چوب حراج به سپرده های مردم ، به مفت برهایی که معوقات بانکی را پس نمی دهند فشار بیاورد تا با پس دادن وام هایی که هاپولی کرده اند بنیه مالی بانک ها تقویت شود، و همچنین دست بانک ها را در رقابت با هم باز بگذارد تا با سود آوری بیشتر بتوانند سرمایه و سپرده های بیشتری کسب کرده و نقش شبیه نقش بانک های موفق و معتبر بین المللی در صحنه اقتصاد بازی کنند .این درست نیست کسی که تا قبل از گرفتن پست و مقام دولتی قادر به پیدا کردن و تامین نان خود و زن و بچه اش نبوده بر خلاف علم اقتصاد. نظر کارشناسان اقتصادی و بانکداری برای بانک ها تکلیف تعیین کند !
همه کس ادعا کند که بود هدفم خدمتی به مام وطن 
ای بس آنکو هدف کند تعیین،لیک ناشی است در نشانه زدن !

سیاست !

کانت میگوید: وقتی اخلاق تعطیل شد سیاست آغاز می شود!
سیاست چیست جز هر دم به شکلی جلوه گر گشتن 
گهی از دست چپ رفتن گهی بر راست برگشتن 
به انواع وسایل در سفارتخانه ره جستن
به اقسام دسایس از وزارت بهره ور گشتن 
گهی با میل و رغبت پیش نادانان به سر بردن
گهی بی قید و پروا ، خصم ارباب هنر گشتن 
برای سیم و زر با یار،چون اغیار بد کردن
برای جاه و عنوان، دوست با خصم پدر گشتن
ز هر سو باد میآید مطیع باد گردیدن 
به هر سوراخ، سر کردن ز هر جا با خبر گشتن
چو رقاص از پی پولی به ساز روز رقصیدن 
چو مسکین از پی نانی به هر سو در به در گشتن 
به نام نفت اندر خانه خود آتش افشاندن 
به هر راهی مظفر رفتن و پیروز بر گشتن
خلاصه در سیاست جز دو تن وارد نگردد کس
یکی از بهر خر کردن ، یکی از بهر خر گشتن

به نقل از کتاب هزار دستان، تالیف اسکندر دلدم، انتشارات به آفرین، تهران هزار و سیصد هشتاد و چهار

زندگی بد !

تولستوی نویسنده کبیر روسیه می گوید: نباید بد زندگی کرد، زندگی بد چیزی جز مرگ روح نیست !
ملتی که بد زندگی می کند و زیر بار ظلم و استبداد می رود و درصدد نجات خود و بهبود وضعیت خود نیست مرگ تدریجی دارد!!

چون ندانستیم قدر مردم فرزانه را
لاجرم باید کشیدن ناز هر دیوانه را
کرده ایم ازخویشتن یکباره سلب اختیار
تا نمودیم آشنا با خانه هر بیگانه را
آبروی خویش را بردیم،تاکردیم،تا
زیربارمنت هرخس ،قد مردانه را
بارها دیدیم کس،خیر از ستمکاری ندید
شمع هم خود سوخت،گر سوزاند او پروانه را
آنچه ما کردیم با خود،هیچ نابینا نکرد
در درون خانه گم کردیم صاحبخانه را !

گوشت بوفالو جای گوشت خر!

یکی از مدیران نیمه بلندپایه در مورد واردات گوشت بوفالوهای بیمار و مسلول از کشور دوست و برادر هندوستان و مصرف این دایناسورها در رستوران ها و چلوکبابی های سطح شهر و رستوران های بین راهی و فروش گوشت بوفالو بجای گوشت گوساله و بره در فروشگاه های زنجیره ای و تعاونی به کارمندان و کارگران زبان بسته هشدار داده و با توجه به ابتلای بوفالوهای هندی به امراض مختلف از جمله سل توصیه کرده است که از گوشت های بوفالوهای وارداتی از هندوستان فقط در تولید سوسیس و کالباس و همبرگر استفاده شود!
آنطور که از اظهارات مدیران محترم بهداشت مملکت بر می آید مدتها است به خاطر ارزانی گوشت بوفالو رستوران ها و چلوکبابی ها گوشت این جانور باستانی را بجای گوشت گوسفند و بره به خورد امت همیشه در صحنه داده اند! 

اکنون که معلوم شده مقادیر زیادی از گوشت این جانوران متعلق به دوران ژوراسیک به خیک مردم بسته شده و سلامت آنها به خطر افتاده است، قرار شده با رستوران ها و چلوکبابی هایی که بوفالو به ناف مردم می بندند برخورد شود و از گوشت بوفالو فقط در تهیه سوسیس کالباس استفاده شود! 

سوال این است که اگر این گوشت ها پیر و آلوده و غیربهداشتی و مبتلا به انواع بیماری های دامی و آلودگی بوده و برای مصرف کنندگان مشکل ساز هستند و نباید در رستوران ها مصرف شوند،پس چرا در تهیه سوسیس و کالباس مورد استفاده قرار بگیرند؟!
مگر سوسیس و کالباس را همین امت همیشه در صحنه به بدن نمی زنند؟!
در هندوستان چون گاو و گوساله محترم هستند و بالای سر جا داشته و مقدس می باشند ذبح و خورده نمی شوند و به همین دلیل عمرشان حتی از گاو و گوسفندان و الاغ های ما هم بیشتر است و زیاد عمر می کنند و معمولا پس از وفات جنازه این عزیزان را سلاخی کرده و پوست گرفته و به کشورهای دیگری که وارد کنندگان با ایمان و با وجدان و درعین حال سودجو دارد صادر می کنند!
اکنون معلوم شده علاوه بر گوشت خر که مصرف آن در رستوران های برون شهری و داخل شهری سابقه تاریخی دارد مدتهاست امت همیشه در صحنه گوشت بوفالوی مریض و کهنسال هندی را هم وارد چرخه جهاز هاضمه خود کرده و حالش را برده اند! 
سوسیس و کالباس را اگرچه جلوی گربه هم بریزید نمی خورند،اما خوراک مردمی است که به خاطر قرار داشتن زیر خط فقر و فلاکت قادر به خوردن چلوکباب سلطانی و غذاهای گرانقیمت نیستند.به همین خاطر مسولین محترم اگر گوشت بوفالوی هندی را برای تغذیه طبقات مرفه مناسب نمی دانند آنرا برای استفاده در سوسیس،کالباس توصیه نکنند،والله ساندویچ خورها هم انسان هستند!!

جمعه

حمله عربستان به ایران!


عربستان از بالا با یکصد جنگنده به یمن حمله کرده است و از پائین به دو ایرانی در فرودگاه جده !
این اتفاق در سرزمین وحی و در مملکتی که پادشاه ، خود را خادم الحرمین شریفین می نامد حاوی نکات عبرت آموزی است که هم مردم و هم مسئولین جمهوری اسلامی باید از آن درس بگیرند. 
اول اینکه رفتن به حج عمره مستحب است و مردم نباید به قیمت از دست دادن کرامت انسانی و ناموسی و شرف خود پولهایشان را بردارند و بروند بریزند توی جیب شاهزادگان سعودی عیاش و هرزه تا آنها هم این پول ها را ببرند در مونت کارلو و جنوب اسپانیا حالشو ببرند!
این حج برای سعودی یک منبع درآمد عظیمی شده تا این درآمد را خادم الحرمین شریفین خرج خرید بمب خوشه ای و سلاح های مرگبار از آمریکا و اسرائیل کرده و در جهت منافع آمریکا و اسرائیل مردم سوریه و عراق و یمن را به خاک و خون بکشد.
مردمی که اعتقادات دینی دارند و برای ریختن صواب به حساب آخرت خود به زیارت مکه و مدینه می روند باید بدانند پولهایی که به جیب شاه و شاهزادگان فاسد سعودی می ریزند خرج کشتار مسلمانان سوریه و یمن و عراق و فلسطینی می شود و خادم الحرمین شریفین اصلا و ابدا بویی از اسلام و انسانیت نبرده است.
حتما باید عربستان در فرودگاه جده چنین حمله زمینی را انجام می داد تا علمای عظام بفرمایند حج عمره واجب نیست و نباید با تحمل هر ذلت و به هر قیمتی به حج عمره رفت؟!
این اتفاق فقط هتک حرمت دو نوجوان ایرانی محسوب نمی شود و تجاوز بی شرمانه عربستان سعودی به عزت و شرف همه ایرانیان است و حزب الهی ها و سایر طبقات و گروه ها و دستجات اصولگرا هیچ تجمع و اعتراضی از خود نشان ندادند و دریغ از یک گردهمایی ساده در جلوی سفارت رژیم صهیونیستی عربستان!
حداقل موتورسواران عزیز و باغیرتی که با سنگ و پاره آجر اتومبیل حامل علی مطهری را خرد و خاکشیر کردند یک سری جلوی سفارت عربستان می زدند!
اما این حادثه یک عبرت هم برای مسئولین جمهوری اسلامی باید داشته باشد تا منبعد مشتاقان زیارت خانه خدا را که به عربستان می روند درست مثل اتومبیل ها بیمه بدنه کنند تا هموطنانی که مورد هجمه دشمن قرار می گیرند دستشان به جایی بند باشد!
باز خدا پدر ترکیه ای ها را بیامرزد که در آنتالیا و سایر شهرهای توریستی امنیت زائران محترم را تامین کرده اند و تاکنون حمله زمینی در آنتالیا به هموطنان نداشته ایم!
پیشنهاد ما این است که چون نمی شود حج واجب را تعطیل کرد هموطنان عزیز علیرغم وجود خطرات مشابه حج واجب را بروند اما به جای مسافرت مستحب به عربستان، عازم آنتالیا و سایر بلاد کفر و استکبار جهانی شوند!
حداقل در بلاد کفر و استکبار جهانی مسائل اخلاقی و حرمت انسان ها حفظ می گردد!
البته این جنایت عرب های سعودی علیه اتباع ایران تازگی ندارد و حتی در سال 1366 شبیه این اتفاق همراه با ضرب و شتم و آدم ربایی زوار ایرانی در خود حرم امن الهی هم اتفاق افتاده بود!
ایرانیانی که مشتاقانه و با پای خود به حج غیر واجب و مستحب می شتابند باید بدانند که رهبران مذهبی سعودی (شیوخ وهابی) شیعیان را بدعت گذار و خارج از دین و حتی غیرمسلمان می دانند و بارها فتوا داده اند که مال و جان و ناموس شیعیان بر وهابیان و امثال آنها حلال است!
به پیروی از همین فتاوی است که داعش ISIS در سوریه و عراق زن و بچه مردم را مصادره می کنند و از شیعیان و ایزدی ها و علوی ها و مسیحیان و آشوری ها و پیروان سایر ادیان و مذاهب هتک حرمت کرده و این اعمال را موجب خشنودی و رضایت پروردگار و توشه آخرت خودشان می دانند!!
با این اوصاف هرکه به عربستان می شتابد باید پی این کارها را هم به تن خود بمالد! البته می گویند هرچه مصایب این سفرهای مستحبی بیشتر باشد صواب آن هم بیشتر است!!!