دوشنبه

رونی کلمن های وطنی !



همانطور که اطلاع دارید با تلاش مدیران محترم و نابغه مدتی است که تحریم های آمریکا ترک برداشته و ما توانسته ایم نیازهای کشور را حتی از خود آمریکا وارد کنیم که یک مورد آن همین وارد کردن عضله کلفت و گنده و سیاه از آمریکا است !
حالا ممکن است یک عده سوال کنند چرا از کشور دوست و برادر چین عضله دعوت نکرده اند و آیا واردات عضلات غنی سازی شده برادر رونی کلمن از آمریکا ربطی به بهبود روابط با آمریکا دارد و در مذاکرات ژنو و لوزان آقایان ضمن مذاکرات هسته ای سر عضله هم رفته اند یا خیر ؟

به هر حال در مورد روابط عضلانی بین جمهوری اسلامی و شیطان بزرگ هنوز خبر موثقی درز پیدا نکرده و معلوم نیست هدف دعوت کنندگان از این بوفالوی آمریکایی به جمهوری اسلامی،سیاسی بوده یا صرفا عضله گرایی!
هرچه بود رونی کلمن قهرمان هیکل گنده کنی جهان و کوه عضله متحرک به تهران آمد و در بدو ورود به عنوان یک پلیس آمریکایی انسان دوست از اولین جاذبه گردشگری کشور یعنی قبرستان تهران بازدید کرد و فاتحه ای هم خواند و برای نشان دادن عضلات هولناک خود عازم محل نمایش و تجمع عضله دوستان کثیری که برای دیدن عضله غیر استاندارد و غول آسای او نفری حدود دو میلیون تومان داده بودند تا چند دقیقه ای عضله او را از نزدیک ببینند و حض بصر ببرند شد!
برگزار کنندگان این نمایش عضلانی از چند هفته قبل از تشریف فرمایی برادر رونی کلمن به جمهوری اسلامی با غنی سازی نشریات ورزشی و نشریات زرد تبلیغات زیادی در توصیف و تشریح شکل و اندازه عضله رونی جان ! راه انداختند، بطوری که همه ماجرای عضلانی عربستان و پذیرایی غیر انسانی و خشن شرطه های سعودی از زوار ایرانی خانه خدا را فراموش کردند و دل به عضله تازه از راه رسیده دادند!
خلاصه کار ها بخوبی پیش می رفت و مشتاقان شجاع و نترس عضلات کت و کلفت هم که نفری حدود دو میلیون تومان پیش پیش سلفیده و روی صندلی های سالن نمایش نشسته بودند تا رونی کلمن لخت شود و عضله نمایی کند ناگهان با شنیدن خبری ناگوار جملگی بور و یا به قول ما تهرونی ها کنفت شدند!
جان کلام معلوم شد رونی کلمن حاضر نیست لباس هایش را در بیاورد و با وحشت قصد ترک سریع تهران را دارد!
با انتشار لخت نشدن رونی عضله ای موجی از اخبا ر ضد و نقیض و شایعات در داخل و خارج کشور براه افتاد و حتی رادیو تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای و خبرگزاری ها و روزنامه ها و سایت های خبری موضوع را سیاسی کردند و گفتند مسولین امنیتی به منظور کاهش بحرانهای منطقه ای و جهانی از لخت شدن رونی کلمن جلوگیری به عمل آورده اند!
حتی گفته شد موضوع اقتصادی بوده و بمنظور حمایت از کالای ساخت داخل قرار شده عضله وطنی به علاقمندان نشان داده شود تا از خروج ارز از کشور جلوگیری گردد!
اما این مطالب حقیقت ندارد و ما خودمان یک تحقیقاتی کردیم و متوجه شدیم برادر رونی کلمن در همان اوایل ورود به تهران چشمش به یک عده گردن کلفت تر از خودش افتاده و با یک پرس و جوی ساده متوجه شده در این مملکت گردن کلفت هایی هستند که همه عضلات رونی کلمن یک عضله گردن آنها نمی شود!
گردن کلفت هایی که در یک وعده غذایی بیست و پنج یا چند صد هزار میلیارد تومان را به عنوان پیش غذا می خورند!
گردن کلفت هایی که هزاران میلیارد تومان وام هایی دریافتی از بانک ها را پس نمی دهند و قانون هم زورش به آنها نمی رسد!
گردن کلفت هایی که روز روشن و در برابر مسولین کوههای شمال تهران و بالاتر از ارتفاع هزار و هشتصد متر را تبدیل به برج و آسمان خراش می کنند!
گردن کلفت ها یی که جنگل های شمال و ساحل دریا و منابع طبیعی و انفال را صاحب شده و همچنان سرگرم دریا خواری و جنگل خواری و کوه خواری و زمین خواری و مال مردم خواری هستند و کسی هم ولو در هر مقامی جلودار این اراذل و اوباش نیست!
با این اوصاف به رونی کلمن مادر مرده حق بدهید وحشت کند و جرات نکند در تهران لخت شود ! رونی بیچاره از بغل عضلاتش نان می خورد و سرمایه اش همین است، این ها الآن سالهاست مال ایرانی ها و هموطنانشان را خورده اند، معلوم است به رونی کلمن هم رحم نکرده و یحتمل عضله او را هم می خورند!
به قول شاعر 
آنجا که عقاب پر بریزد / از رونی بینوا چه خیزد؟!
با مشاهده این وضعیت رونی بینوا که از ترس عضلاتش آب شده بود فرار را به قرار ترجیح داد و به امریکا پناه برد ،که از قدیم گفته اند در جهنم مارهایی است که انسان از ترس آنها به عقرب پناه می برد!
رونی کلمن در بازگشت مذبوحانه به آمریکا در مصاحبه با خبرنگاران گفته است من در مقابل عضله کلفت های ایرانی عددی نیستم و حکم بچه ای را دارم که تازه راه افتاده است !
من با این هیکل و موقعیت جهانی اگر یک لیوان کاغدی بستنی به طرف ماشین کسی پرتاب کنم گرفتار قانون و دادگاه و محاکمه و زندان و جریمه می شوم و پوستم را قلفتی می کنند، اما در جمهوری اسلامی گردن کلفت هایی هستند که روز روشن با سنگ و پاره آجر و میل گرد اتومبیل حامل یک عدد نماینده مجلس را در شهر شعر و ادب شیراز خرد و خاکشیر کرده و شکل نماینده را عوض می کنند و کسی هم نمی تواند به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست !






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر