دوشنبه

هیاهوی بسیار برای هیچ !

















در لوزان سوئیس یک " بیانیه " صادر شده است که " بیانیه " الزام آور نیست، بلکه راهبردی برای حصول توافق نهایی می باشد، که قرار است طی مذاکراتی که تا دهم تیرماه سال جاری ادامه می یابد به یک سند بین المللی الزام آور تبدیل شود.
این توافق نامه که بیانیه نامیده شده است عده ای را در داخل کشور شادمان و مسرور و جمعی را غمگین و دلواپس و ناراضی کرده است.
دسته اول می کوشند رسیدن جمهوری اسلامی و شش کشور قدرتمند جهان (یک ابرقدرت و پنج قدرت برتر) به این تفاهم و صدور بیانیه را نتیجه تدبیر و تعامل و مدیریت خود معرفی و به نام جناح خود مصادره کنند و گروه دیگر تلاش می کنند دار و دسته اول را به وادادگی در برابر آمریکا و قدرت های بزرگ متهم کرده و دولت روحانی و مذاکره کنندگان را عامل بر باد دادن حاصل تلاش های بیست ساله جمهوری اسلامی برای دستیابی به مراحل عالیه در علم و تکنولوژی هسته ای نشانه گذاری کنند !
هر دو دسته باید از به جان هم افتادن و تبدیل " بیانیه لوزان " به بروز یک بحران داخلی خودداری کنند و اجازه دهند تا تیرماه مذاکرات کارشناسی و رفت و آمدها و ملاقات های سیاسی ادامه یابد تا این بیانیه به یک قرارداد الزام آور بین المللی تبدیل و گشایشی در امور کشور، بویژه اقتصاد، فراهم گردد.
منتقدین با توجه به فکت شیت Fact Sheet منتشر شده توسط آمریکا و اظهارات جان کری و مقامات آمریکایی می گویند که ایران در این مذاکرات اسب زین شده را داده و پالان وصله پینه دار و پاره تحویل گرفته است ! (نقل به مضمون)
باید توجه داشت در سالهای پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی علیرغم آنکه ایران متحد آمریکا و غرب و ژاندارم منطقه بود معهذا قدرت های بزرگ در برابر بلندپروازی های شاه برای اتمی شدن موضع گرفتند.
ذوالفقارعلی بوتو نخست وزیر فقید پاکستان به جرم اتمی کردن پاکستان زندانی و اعدام شد.
تاسیسات هسته ای عراق در جریان جنگ ایران و عراق توسط اسرائیل و به توصیه آمریکا بمباران و نابود شد تا عراق به توان هسته ای دست پیدا نکند.
در دنیای امروز بعضی حقایق تعارف بردار نیستند و یکی از این حقایق عزم قدرت های بزرگ برای جلوگیری از هسته ای شدن سایر کشورها است. من هر دو بیانیه (نسخه فارسی و انگلیسی) را خوانده ام و تفاوت های آنها را متوجه شده ام.
بر فرض صحت نسخه انگلیسی و صحت اظهارات آمریکایی ها و آلمانی ها و رضایت رئیس سازمان سی – آی – ا  که پس از اجلاس لوزان گفت امتیازاتی که غرب از ایران گرفت بیشتر از آنچه توقع داشتیم می باشد باز هم باید از این دستآورد حمایت کرد زیرا انتخاب جمهوری اسلامی میان بد و بدتر بوده است !
تن دادن به درخواست های ایالات متحده و پنج قدرت برتر جهان برای تقلیل سانترفیوژها و میزان غنی سازی و تغییر کاربری  " فردو " و انتقال موجودی اورانیوم به روسیه و تغییر کاربری آب سنگین اراک و از دست رفتن حاصل زحمات و هزینه سنگینی که در بیست سال گذشته صرف این پروژه ها شده است دل همه را به درد می آورد و مطمئنا هیئت ایرانی مذاکره کننده هم در هجده ماه گذشته کوشید تا با دادن حداقل امتیازات، حداکثر منافع کشور را تامین کند، که نتیجه این شد که در بیانیه لوزان آمده است !
این البته " بد " است. اما اگر این " بد " را نمی پذیرفتند با گزینه " بدتری " روبرو می شدیم که همانا جنگ ویرانگر و نابود کننده بود.
ایران هنوز از اثرات جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه کشورمان در رنج است، چگونه می تواند یک جنگ به مراتب عظیم تر از جنگ تحمیلی را تحمل کند؟
بنابراین تن دادن به آنچه در این بیانیه آمده است اگرچه خواسته های نامشروع آمریکا و متحدانش را بخوبی تامین کرده و " فردو" و " اراک " و " سانترفیوژها "  و اورانیوم های غنی شده و... را از دستمان خارج می کند، اما از بروز یک جنگ حتمی برنامه ریزی شده ویرانگر جلوگیری می کند.
از یاد نبریم که لجاجت " کره شمالی " در تعدیل برنامه های هسته ای و کنار گذاشتن اهداف نظامی این برنامه و به چالش کشیدن جامعه جهانی باعث شده است مردم کره شمالی مجبور به تغذیه در علفزارها شده و به دلیل سوء تغذیه جان خود را از دست بدهند.
همچنین سرنوشت " لیبی " در دوران قذافی را از یاد نبریم که قذافی با همه تندروی ها و ادعای مقاومت در برابر غرب مجبور شد تمام تاسیسات هسته ای لیبی را دمونتاژ و بار کشتی کرده به اروپا بفرستد !
یک ضرب المثل انگلیسی می گوید: در برابر " زور " می توان ایستاد، اما وقتی
" پر زور" شد باید کوتاه آمد !
سیاست یعنی همین تشخیص موقعیت.
موقعیت  فعلی کشور بیش از این امکان زورآزمایی با قدرت های جهانی را به ایران نمی دهد.
محرومیت ایران از فروش نفت، تحریم های همه جانبه بانکی و مالی، تحریم فنآوری و ممنوعیت همکاری شرکت های بین المللی با ایران و انواع و اقسام تحریم ها موجی از رکود و بیکاری فزاینده بوجود آورده و اگر این تحریم ها برداشته نشوند ممکن است حتی نیاز به گزینه نظامی نباشد و رشد و گسترش مشکلات داخلی، جمهوری اسلامی را با چالش های جدی روبرو کند.
بنابراین بجای هیاهو و جنجال باید امیدوار بود این بیانیه به یک سند بین المللی تبدیل شود و گشایشی در روابط کشور با جامعه جهانی ایجاد گردد.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر