جمعه

زمین خواری در وسط شهر تهران !



بسیاری از مردم یا همان امت همیشه حیران از خود سوال می کنند مگر عضویت در شورای شهر و یا رسیدن به وکالت مجلس چقدر در طول چهارسال حقوق و درآمد دارد که بعضی ها میلیاردها خرج شام و نهاردادن و تبلیغات و چاپ عکس و پوستر و بنر و رای خریدن می کنند و گاو و گوسفند و مزرعه آبا اجدادی و دهات خود را رها می کنند و خود را با اتوبوس و یا پای پیاده به تهران رسانده و مصدر امور می شوند!
عده ای هم با مشاهده کوه ها و تپه ها و زمین های بایر اطراف تهران و اخیرا حتی پارک ها و فضاهای سبز کهنسال و حتی جنگل کاری های زمان گذشته که نیم قرن سابقه فضای سبز دارند و هر روز روی آنها برج و مجتمع مسکونی سبز می شوند از خودشان سوال می کنند این ها کی هستند که زمین خواری و کوه خواری و جنگل خواری و تپه خواری و دریا خواری و مال مردم خواری و... می کنند و کسی هم جلودار آنها نیست؟! 
شاید افراد ساده لوح تصور کنند چون مسئولین محترم بیست و چهار ساعته و خستگی ناپذیر سرگرم مبارزه با آمریکای شیطان نمکی هستند و توی دک و دهان و دندان آن بدبخت می زنند این غارت و چپاول ها از نظرشان دور مانده است!
اما ابدا اینطور نیست و آنطور که آقای غلامرضا انصاری عضو شورای شهر تهران فاش کرده است دامنه زمین خواری و حال و حول کردن با بیت المال به وسط شهر و زمین های بسیار گرانقیمت شهری هم کشیده شده و به عنوان پاداش به بعضی از عزیزان اجازه داده می شود روز زوشن قسمتی از وسط شهر را بخورند و حالشو ببرن! 
ما شنیده بودیم و دیده بودیم که بعضی از اعضای شورای شهر به محض رسیدن به مقام عظمای عضویت شورا در رحمت به رویشان گشوده می شود و قسمتی از پارک و فضای سبز شهرداری و باشگاه اسب دوانی و مزایده های نان و آبدار قسمتشان می شود اما زمین خواری، آنهم با مساعدت خود شهرداری را از زبان حاج آقا غلامرضا انصاری عضو شورای شهر بشنوید که از ما بیشتر در جریان است.
در جلسه اخیر شورای شهر غلام انصاری از واگذاری زمین خیابان پیروزی نبش خیابان طبرسی به اشخاص حقیقی خبر داد.
این زمین بر اساس پیش بینی و طراحی های شهرداری می بایست به مجتمع ایستگاهی مترو تبدیل می شد، اما در حاتم بخشی و در عالم لوطی گری به یکی از اعضای با مرام شورای شهر و بخاطر رای سرنوشت ساز او در ناکام گذاشتن یک فرد خاص از رسیدن به مقام ریاست شورا به وی، با تشکر و احترامات فائقه تقدیم شده است!
انصاری میگوید یکی از همکارانشان برای دریافت این زمین به شهرداری فشار آورده است.
زمین خیابان پیروزی ابتدا توسط شرکت متروی تهران خریداری شد تا در آن مجتمع ایستگاهی ساخته شود و شرکت مترو با اجاره دادن یا فروش واحد های تجاری آن کسب درآمد کند.
بعدها یک عضو شورای شهر تهران که در رای گیری های اخیر هیات رئیسه شورا تاثیر چشمگیری داشت و توانست با رای خود ترکیب هییت رییسه را به نفع اصولگرایان تغییر دهد از شرکت مترو درخواست می کند این زمین ناقابل را که شانزده میلیارد تومان قیمت دارد به او بدهند!
مدیرعامل مترو با این درخواست نامشروع مخالفت می کند، ولی با فشاری که به او می آورند نهایتا زمین را به شهرداری بر می گرداند و شهردا ری محترم سخاوتمندانه زمین را به این عضو محترم تر شو ای شهر می دهد!
حالا معلوم می شود چرا عده ای برای رسیدن به اینگونه عضویت ها همه چیز خود را هزینه می کنند. با فروش یک رای سرنوشت ساز ده ها و صدها برابر مخارج تبلیغات انتخاباتی در می آید!
البته نباید به خاطر این قبیل حاتم بخشی ها و اعمال خلاف از شهرداری انتقاد کرد و به قول معروف فقط نیمه خالی لیوان پنج سیری را دید!
شهرداری با هرگونه تخلف برخورد جدی می کند که نمونه آن برخورد با دستفروشان است! 
دوستان عزیز پدیده جدید زمین خواری شهرها را که خبر موثق آن در جلسه شورای شهر و توسط حاج آقا انصاری داده شده است در صفحات خود شر کنند تا از تبدیل شدن شهرداری به شهرخواری انشاالله و تعالی جلوگیری به عمل بیاید و شهرداری با مطلع شدن از این مطلب مامورین خود را که سرگرم مبارزه با دستفروشان هستند سر این زمین بفرستد و از زمین بیت المال رفع تصرف کنند!
این را هم بگویم که همه مواردی که به فساد مالی و غارت اموال عمومی و غارت و چپاول معروف شده است یک مقصر دارد و آنهم واژه بیت المال است!
اگر مسولین محترم و بویژه فرهنگستان واژه بیت المال را تبدیل به بیت الخاص کند دیگر از این موارد سوء در کشور گل و بلبل نخواهیم داشت و کسی نمی تواند این عزیزان را به غارت بیت المال متهم کند، چون اگرچه در حال حاضر هم همه ثروت ها به خواص تعلق دارد اما وجود عبارت غیر ضروری بیت المال سبب تجری یک مشت فقیر بیچاره زیر خط فقر می شود تا حرف های زشت و ناپسند به زبان بیاورند، درحالی که با تبدیل واژه بیت المال به بیت الخاص و یا مال بابام بوده! عزیزان کما فی السابق مال مردم را با نام جدید خواهند خورد!
مال من یکی رو با هر اسمی بخورن اعتراضی ندارم ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر