موی اسپید سیه شد چو خضابش کردم
به دو صد حیله چنان عهد شبابش کردم
داشتم یک کت صد پاره ز ارث پدری !
دم میدان سر شب برده و آبش کردم
دم میدان سر شب برده و آبش کردم
گربه ای بود توی خانه ما چندین سال
میهمان آمد و من کشته ، کبابش کردم
زوجه ام مهریه بخشید و ز من گشت جدا
بسکه از گشنگی و فقر عذابش کردم
فحش هایی که زنم داد به من در شب و روز
چاپ بنموده و یک جلد کتابش کردم !
کلفتی داشتم از بنده حقوقی می خواست
زدمش تهمت و از خانه جوابش کردم
داشتم کوزه پر شیره فاسد شده ای
با کلک زود مبدل به شرابش کردم !
بیتی از یک غزل " فرخی یزدی " را
توی اشعار خود آورده خرابش کردم :
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
هر چه جان کند تنم عمرحسابش کردم !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر