دوشنبه

حمایت مردم سوریه از رئیس اسد

عکس را در بازار حمیدیه گرفته ام
 هر نوع پیش بینی درباره سقوط دمشق و سقوط حکومت سوریه را فراموش کنید. شرایط در شهری که من از آن طی روزهای گذشته بازدید کردم کاملا عادی است و همه چیز در آن خوب پیش می رود. ارتش سوریه زبده ترین واحدهای خود را برای حفاظت از پایتخت به کار گرفته است. نظامیان سوری که من دیدم روحیه خوبی داشتند. واحدهای نظامی یک پارچه ای دارند و موقعیت و روحیه اشان مانند تجهیزات و تسلیحاتشان عالی است. یکی از مناطق مهم در حومه دمشق محله جوبر است کهبرای گروه های شورشی مورد حمایت ترکیه و عربستان سعودی و اسرائیل مهم است. جوبر یکی از دروازه های منطقه غوطه شرقی است و تروریست ها می خواهند به این منطقه مهم دسترسی داشته باشند. دولت سوریه هم جوبر را نیاز دارد چون می خواهد به وسیله آن از قلب دمشق که کاخ ریاست جمهوری در آن قرار دارد حفاظت کند. جیش الاسلام که توسط ترکیه و عربستان تجهیز شده است طی روزهای گذشته چندین حمله را به غوطه شرقی انجام داده است. نیروهای این گروه تروریستی تلاش دارند مواضع خود را در این منطقه حفظ کنند اما با واکنش ارتش سوریه این مسئله هم تنها یک فراز و فرود دیگر در درگیری های سوریه به حساب می آید. به خاطر درگیری ها قیمت ها در این کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده اما اقتصاد سوریه سر پاست و دارد کار می کند. ارتش سوریه در سال جاری شکست هایی از جمله در ادلب و پالمیرا داشت. رئیس جمهور سوریه اما همچنان مورد حمایت وسیع مردم این کشور و ارتش است. حتی آوارگان سوری در اردوگاه های لبنان، که من از آنها بازدید کردم، قاطعانه از رئیس اسد حمایت می کنند و مثلث اسرائیل - ترکیه و عربستان را عامل بدبختی خود و کشورشان می دانند.
سوریه همچنین از حمایت قاطعانه روسیه برخوردار است و بطور مرتب اسلحه و مهمات از روسیه دریافت می کند. 
نظامیان روسیه به ارتش سوریه خدمات مشاوره ای می دهند و نیروهای حزب الله لبنان همچنان در حال نبرد با داعش در مناطق مرزی هستند.
بحرانی که غربی ها برای سوریه رقم زدند اکنون دامن خودشان را گرفته و سیل پناهندگان و جنگ زده ها به اروپا سرازیر شده اند. سازمان های اطلاعاتی غرب تخمین می زنند که دو در صد پناهندگان اعضای سازمان های تروریستی هستند و در آینده نزدیک دست به عملیات ضد غربی خواهند زد.
اروپائی ها می گویند به فکر تغذیه و اسکان پناهندگان هستند اما هم زمان کمک های خود به سازمان هایی مانند برنامه جهانی غذا را کاهش داده اند !
بودجه برنامه جهانی غذا برای خوراک هر نفر در سوریه از سی دلار در ماه به دوازده و نیم دلار کاهش یافته است که پول سه عدد هامبرگر است !
گروه های تروریستی در سوریه طیف وسیعی از عقاید و ایدئولوژی ها را دارند. آنها علاوه بر جنگ با دولت سوریه با خودشان هم درگیر هستند. روسیه و آمریکا اختلاف جدی در مورد سوریه دارند، روسیه معتقد است مردم سوریه باید در مورد کشورشان تصمیم بگیرند اما آمریکا می گوید اسد باید حکومت را به مخالفان مورد حمایت واشنگتن واگذار کند زیرا سوریه در حوزه منافع حیاتی آمریکا قرار دارد. به همین دلیل به نظر نمی رسد راه حل سیاسی در افق نزدیک در دسترس باشد و جنگ ادامه خواهد یافت.
بر عکس آنچه در غرب گفته می شود چهار سال جنگ داخلی نه تنها ارتش را فرسوده و خسته نکرده است بلکه ارتش با کسب تجربیات بیشتر و دریافت تجهیزات پیشرفته نظامی که روسیه سخاوتمندانه در اختیار آن می گذارد بسیار قوی تر و کارآزموده تر شده است.

عکس را در بازار حمیدیه گرفته ام

خطر واجبی خوری زنجان بابکی !



حاج آقا ترکان مشاور ویژه حاج آقا دکتر روحانی ( رئیس جمهور ) در اظهارات تکان دهنده ای ( روزنامه شرق بیست و سه شهریور نود و چهار ) گفته است: " . . . به نظر من بابک زنجانی به یک مافیای فساد وصل است. باید مراقب باشیم که برای او اتفاقی نیفتد یا خبر ناپدید شدن او را به ما ندهند. چون زنجانی آدمی یک لا قبا نیست که دو میلیارد دلار پول نفت در اختیار او قرار بگیرد! " 

بنا به گفته ترکان : " بابک زنجانی صد در صد پشتیبان مالی و از جنس از ما بهتران دارد ! " 
ترکان با تاکید مجدد بر مراقبت از زنجانی گفت : " باید مواظب باشیم که اتفاقی برای او نیفتد و اموال دولتی را پس بگیریم ".
ترکان قبلا هم در گفتگو با سایت جماران در باره زنجیره ای صحبت کرده که زنجانی یک نقطه آن است.
ترکان در این گفتگو حتی از احتمال حذف زنجانی به وسیله این زنجیره خبر داده بود. او در گفتگوی خود با سایت جماران گفته است : "بابک زنجانی یک آدم نیست، یک جریان است. مگر به قول آقای زنگنه ممکن است میلیاردها دلار نفت خام را تحویل یک آدم یک لا قبا بدهند ؟! این زنجیره ای است که از داخل کشور ما شروع می شود و تا خارج امتداد می یابد. این زنجیره کشف نشده است؛ یعنی فردی به نام بابک زنجانی همه چیز نیست؛ شاید دستگاه های اطلاعاتی - امنیتی ما بیشترین کوشش خود را می کنند تا مبادا آن زنجیره ای که بابک زنجانی به آن وصل است،او را در زندان بزند !"
* شایان ذکر است بیژن زنگنه، برای اولین بار در دولت روحانی از بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت خبر داده و گفته بود او به هر ایرانی صد و ده هزار تومان بدهکار است !
بنابراین خواهش دارم تا برادر بابک زنجانی ( که در جریان دور زدن تحریم ها امضای چهار وزیر کابینه حاج دکتر احمدی نژاد را پای اعتبارنامه اش دارد ! ) صد و ده هزار تومان من یکی را تصفیه نکرده، به وی اجازه استفاده از داروی نظافت ( واجبی ) داده نشود !!

تبدیل دانشگاه ها به قهوه خانه سنتی !!



تا همین چند سال قبل وقتی صحبت از اعتیاد می شد، تمام اذهان به سمت افراد مسن و بالای پنجاه - شصت کشیده می شد. اما امروزه صحبت از دانش آموزان و دانشجویان دودی و سیگاری و قلیونی و بنگی و چرتی است و بر اساس آمار رسمی منتشره سی درصد پسران و دوازده درصد دختران دانشگاه های دولتی کشور سیگار و قلیان مصرف می کنند، و این در حالی است که نه درصد پسران و یازده درصد دختران این دانشگاه ها به داروهای حاوی مواد اعتیاد دارند !

مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر معتقد است : " عصبانیت، پرخاشگری، عدم پایبندی به مذهب، افسردگی، هیجان طلبی و کمبود اعتماد به نفس از عمده دلایل تشویق دانشجویان به مصرف مواد مخدر است ! " 
مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر با استناد به آمارهای این دفتر می گوید: "هفتاد و شش درصد دانشجویان دانشگاه های دولتی امکانات تفریحی دانشجویان را کافی نمی دانند و چهل و دو درصد دانشجویان سیگار و قلیان مصرف می کنند !" 
علیرضا جزینی قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید:"مصرف مواد صنعتی روانگردان در میان دانشجویان دختر نسبت به پسر بیشتر گزارش شده است!"
با توجه به این وضعیت که چهل و دو درصد دانشجویان دولتی در دود سیگار و قلیان و نشئه جات گم شده اند پیشنهاد می شود وزارت علوم و آموزش عالی دانشگاه ها و دانشکده ها را به قهوه خانه سنتی تبدیل کرده و خیال دولت را هم از تامین بودجه آموزش عالی راحت کند !
به این ترتیب نه تنها باری از روی کسری بودجه دولت برداشته می شود، بلکه قهوه خانه های سنتی که جایگزین دانشگاه ها و دانشکده ها شده اند به منبع درآمد قابل توجهی هم برای دولت تبدیل خواهند شد ! 
اساتید و استادیارها را هم مرخص کنند و برای اداره محیط های دانشجوئی پر دود و دم (!) از مولوی و درخونگاه و سه راه سیروس و چاله خرکشی قهوه چی استخدام کنند !!

واردات الاغ خارجی به کشور !



بر اساس اظهارات رسمی مقامات مطلع و با انتشار آمار اقلام وارداتی به کشور، در دولت حاج دکتر احمدی نژاد تعداد زیادی الاغ از کشورهای دوست و طرف معامله با ایران وارد و به الاغ های داخلی افزوده شده بود ! 
( می خواستند از نظر خریت هم ما را به خارج وابسته کنند !! )
با توجه به تحریم های همه جانبه غرب علیه جمهوری اسلامی وارد کردن اینهمه خر به اقتصاد کشور دلیل محکمی بر مهارت و نبوغ دولتمردان کابینه حاج دکتر احمدی نژاد در دور زدن تحریم ها می باشد!
ما تا قبل از انتشار این خبر تصور می کردیم از نظر خریت به خارج وابستگی نداریم و تکنولوژی تولید خر از گذشته در این مملکت وجود داشته و نه تنها کمبود خریت احساس نمی شود، بلکه خرهای ما یک سر و گردن از خرهای سایر نقاط جهان خر تر تشریف دارند !
واردات الاغ ( خر ) از خارج را می توان یکی از دلایل خر تو خر شدن اوضاع در دولت گذشته دانست !
البته در گزارشات منتشره به تعداد خرها و میزان خریت آنها اشاره ای نشده و معلوم نیست در حال حاضر این خرها کجا و مشغول چه کاری هستند فقط خدا کند به صورت کالباس و سوسیس به خورد مردم نداده باشند !

یکشنبه

قول مردانه !


یکی از وعده های انتخاباتی و قول های سفت و سختی که حاج آقا دکتر روحانی (جانشین حاج دکتر احمدی نژاد) در جریان تبلیغات انتخاباتی به امت همیشه در صحنه ( مردم سابق ! ) داد بالا بردن ارزش پول ملی بود !
این وعده و قول مردانه ( ! ) باعث خوشحالی امت زودباور شد و خیلی ها ساده لوحانه تصور می کردند پس از رئیس جمهور شدن حاج آقا روحانی قیمت دلار آمریکا مثل زمان شاه به زیر هر دلار هفتاد ریال ( هفت تومان ) خواهد رسید !
اما حالیه روز به روز به بی ارزشی پول ملی افزوده می شود و قیمت دلار آمریکا ساعت به ساعت بالا می رود ! ( هزار وعده خوبان یکی وفا نکند ! )
حقیقت این است که با کاهش قیمت نفت و رکود اقتصادی فراگیر، کفگیر دولت به ته دیگ خورده و همانطور که وزیر محترم نفت حاج مهندس زنگنه بارها اعلام کرده دولت برای گذران امور جاری کشور و علی الخصوص پرداخت یارانه نقدی به امت همیشه چشم به راه یارانه ( ! ) دچار مشکلات عظیم است !
با این اوصاف باید گفت دولت نه تنها به وعده حاج دکتر روحانی برای افزایش ارزش پول ملی عمل نکرده و نمی کند، بلکه چون بانک مرکزی ( دولت ) شخصا تامین کننده اصلی ارز در بازار آزاد است قیمت دلار آمریکا و ارزهای خارجی را بالا و بالاتر می برد تا ریال بیشتری جمع کرده و چاله چوله های خود را اندکی پر کند !
این یعنی آنکه دولت با کاهش ارزش پول ملی از قدرت خرید مردم ( و به مراتب بیشتر از یارانه نقدی که می دهد ) روز به روز کم و کمتر می کند و با سود بیشتری که در بازار آزاد ارز تحصیل می کند چهل و پنج هزار تومان یارانه نقدی را می پردازد !
به بیان قابل فهم برای قاطبه امت همیشه در صحنه یعنی اینکه از یک جیب امت یارانه بگیر صد هزار تومان یا بیشتر بر می دارد و در جیب دیگر چهل و پنج هزار تومان می گذارد !!
بی خود نیست که اسم این دولت را گذاشته اند دولت تدبیر !
چنین تدبیری به عقل جن هم نمی رسد، ما که از تدبیرات این دولت کف کردیم!!

توسعه جهانی داعش ! ( پنج هزارتروریست داعش وارد اروپا شدند )


در طول چهار سالی که جنگ داخلی به سوریه تحمیل شده است بیش از نیمی از جمعیت بیست و چهار میلیونی این کشور در داخل و خارج سوریه آواره شده اند.
تایلند از جمله کشورهایی است که به خاطر سهولت دریافت ویزا و اقامت مورد توجه جمعی از لیبیائی ها، سوری ها و عراقی ها قرار گرفته است؛ این ها افرادی هستند که از موقعیت مالی خوبی برخوردار بوده و در بانکوک و پاتایا اقامت دارند.
در یکی از خیابان های مرکزی بانکوک وفور تابلوهای مراکز خرید، مغازه ها و هتل ها به زبان عربی و رفت و آمد اعراب با پوشش سنتی عربی جلب توجه می کند. 
در شهر ساحلی پاتایا، در انتهای خیابان واکینگ استریت یک منطقه به محله اعراب (کوچه عرب ها) مشهور شده است ! 
در این محله دیسکو ها و نایت کلاب های عربی مملو از اعراب کشورهای جنگ زده هستند، و یا در قهوه خانه هایی که به سبک قهوه خانه های عربی (مقهی) تجهیز شده اند سرگرم استعمال قلیان و بازی تخته می باشند !
در این پاتوق های عربی گاهی مطالب جالب توجهی به گوش می رسند.
ابو رامی ( عمران ) که حدود پنجاه - پنجاه و پنج سال دارد اهل حسکه سوریه است.
او می گوید پیش قراولان داعش به اینجا رسیده اند !
آنها از تایلند به جنوب فیلیپین و میندانائو می روند.
به مالزی و اندونزی می روند و برای داعش عضوگیری می کنند؛ در جنوب تایلند و در میان مسلمانان این کشور هم هوادارانی دست و پا کرده اند.
داعشی ها از تایلند به سین کیانگ چین می روند و جنگجو استخدام می کنند و در پوشش توریست به سوریه و عراق می فرستند.
داعش بزودی دامنه فعالیت های خود را جهانی می کند و در شرق آسیا، چین، جنوب روسیه، ازبکستان، برمه و بنگلادش دست به عملیات بزرگی خواهد زد !
ابورامی می گوید : " داعش از آزار و اذیت مسلمانان بنگلادش توسط بودائیان برمه خشمگین و به دنبال انتقامجوئی از بودائیان است !
همچنین جامعه فقیر بنگلادش بستر خوبی برای نفوذ داعش می باشد.
ابومصطفی که در ارتش سابق عراق افسر عالیرتبه ای بوده؛ مدت هاست بین کشورهای جنوب شرق آسیا در رفت و آمد است، اکنون در بانکوک اقامت دارد و آنطور که می گوید هر ماه سری به پاتایا می زند.
ابو مصطفی می گوید : " داعش انتقام صدام حسین و مردم عراق را از آمریکا و متحدان اروپائی ان خواهد گرفت، داعش به قدرتی جهانی تبدیل خواهد شد!
هسته های فرماندهی داعش در بنگلادش، چین (سین کیانگ) فیلیپین، اندونزی، و جنوب روسیه بنیانگذاری شده اند و سرگرم طراحی عملیات بزرگ هستند. 
داعش بیش از پنج تا ده هزارنفر از مومنین به اهداف خود را در پوشش پناهندگان به اروپا سرازیر کرده است و بزودی شاهد عملیاتی به مراتب بزرگتر از یازده سپتامبر خواهیم بود !
آمریکا و متحدان اروپائی آن به منظور تسلط بر منابع نفتی و ثروت های خلق عرب به لیبی و عراق و سوریه لشکر کشی کردند تا ضمن غارت نفت و ثروت اعراب، اسرائیل را ارباب منطقه کنند اما دامنه آتشی که در کشورهای عربی روشن کردند به مزرعه خودشان افتاده و تمام منافع آنها در داخل کشورهایشان و در سراسر جهان به خطر خواهد افتاد !
عملیات جهانی داعش تا چند هفته دیگر از بنگلادش و برمه و جنوب شرق آسیا شروع و به اروپا خواهد رسید . "
احمد ( ابو مصطفی ) می گوید : " جنگ سالاران داعش اکنون در سراسر جهان پخش شده اند و هیچ نیرو و هیچ کشور و یا اتحادی از کشورها موفق به جلوگیری از اقدامات آنها نخواهد شد. 
شایان ذکر است در میان اعراب مقیم در بانکوک و یا اعرابی که برای اقامت کوتاه مدت سه ماهه به تایلند می آیند آمار جرم و جنایت بالا است و تاکنون تعدادی از آنها حتی در اتاق هتل ها و آسانسور هتل ها به قتل رسیده اند، کمتر روزی است در اخبار روزنامه ها خبری در این مورد چاپ نشود.

جمعه

شرکت در مسابقه شعری !



در یک محفل دوستانه که جمعی از اهل ادب حضور داشتند مرحوم اخوان ثالث تعریف می کرد : " یکی از جالب ترین خاطرات من مربوط به یک مسابقه شعری است.
یک مجله ادبی یک قطعه مرا بین اهل ادب و شعرا به مسابقه گذاشته بود تا به استقبال آن بروند، عده زیادی از شعرای پیشکسوت و نیز شعرای جوان از تهران و شهرستان ها در این مسابقه شرکت کرده بودند، من هم برای تفریح از آن استقبال کرده و تحت نام مستعاری در این مسابقه شرکت کردم، حال آیا می دانید نتیجه مسابقه چه بود؟ " 
همه پرسیدند : چه بود ؟ 
اخوان با خنده جواب داد : 
" من در آن مسابقه نفر چهاردهم شدم !! "

نخریدن اتومبیل گران بی کیفیت جرم است !



حاج ممد رضا نعمت زاده ریش سفید کابینه حاج آقا روحانی دامت توفیقاته سن و سال زیادی دارد و لهذا انسان از یک چنین فرد سن و سال داری انتظار دارد حساب شده حرف بزند و خاطره حرف زدن های حاج دکتر احمدی نژاد آقا را در اذهان زنده نکند ! 
حاج محمود دکتر احمدی نژاد به محض رئیس جمهور شدن ترمز برید و مردم را خس و خاشاک نامید! 
این خاطره بد و زشت هنوز از یادها نرفته، حاج ممد رضا نعمت زاده ( وزیر صنعت و معدن و تجارت که علاوه بر وزارت، رکورد دار داشتن سمت های گوناگون در موسسات و شرکت های زیر مجموعه وزارت سه گانه صنایع و معادن و بازرگانی و شرکت ها و کارخانجات و موسسات الی ماشاالله خود می باشد ! ) در اظهارات توهین آمیزی امت همیشه در صحنه را به خاطر خودداری از خریدن اتومبیل های بی کیفیت و در عین حال گرانقیمت ساخت داخل ضد انقلاب و یار و یاور استکبار جهانی و غیره و ذالک خوانده است !
این طرز برخورد و توهین مرا به یاد تکریم و تعظیم خریداران اتومبیل های ساخت ایران ناسیونال ( ایران خودرو ) توسط برادران خیامی ( احمد و محمود ) انداخت.
برادران خیامی در سال هزارو سیصد و چهل و شش اتومبیل سواری ساخت کارخانه انگلیسی کرایسلر را در ایران به نام پیکان تولید و به بازار عرضه کردند.
در چهل و هشت سال قبل این اتومبیل دارای تکنولوژی روز اروپا و اتومبیلی اقتصادی و خانوادگی بود.
پیکان در سال چهل و شش به قیمت شانزده هزار و پانصد تومان فروخته شد و سال بعد ( مدل چهل و هفت ) به دلیل اضافه شدن بعضی ملزومات داخلی لوکس با هزار تومان افزایش قیمت، هفده هزار و پانصد تومان عرضه شد.
در آن زمان تقریبا همه اتومبیل های اروپائی و آمریکائی در ایران نماینده رسمی داشتند و علاوه بر آن جنرال موتورز در ایران بیوک و شورولت و کادیلاک تولید می کرد. (همین حاج آقا ربیعی وزیر کار فعلی هم کارگر جنرال موتورز بود) 
کمپانی جیپ هم در ایران تولید می کرد و ژاپنی ها هم سوزوکی و ایسوزو در داخل ایران تولید می کردند و خلاصه هم در تولید داخلی رقابت وجود داشت و هم در واردات؛
مردم حق انتخاب داشتند تا اتومبیل بهتر و با صرفه تر را خریداری کنند و هر کس هم مایل بود به سفر خارجی می رفت ( بیشتر آلمان و فرانسه ) و ضمن آشنایی نزدیک با مظاهر شیرین مفاسد و مظالم غرب ( ! ) یک دستگاه اتومبیل هم با قیمت نازل خریداری و از راه زمینی به ایران می آورد و پس از مدتی استفاده با سود قابل ملاحظه ای می فروخت !
مالیات و عوارض هنگفت امروزی هم، که به خاطر مجبور کردن مردم به استفاده از محصولات کارخانجات وطنی گرفته می شود ، وجود نداشت و اتومبیل وارداتی ارزان تمام می شد.
برادران خیامی در چنین بازار پر رقابتی تلاش می کردند تا اتومبیل با کیفیت بالا و استاندارد مورد تائید کارخانه مادر (کرایسلر) تولید و هرچه ارزان تر به دست مصرف کننده برسد.
برادران خیامی هرگز نگفتند هر کس پیکان نخرد و اتومبیلی غیر محصول وطنی را سوار شود و یا برود از خارج اتومبیل بیاورد خائن و ضد انقلاب و یار و یاور استکبار جهانی و معاند و مخالف منافع ملی است ( ! ) بلکه سعی کردند با تولید اتومبیلی مطمئن و با کیفیت و دارای استانداردهای آن روز جهان، و ارائه خدمات سهل و آسان و در دسترس بعد از فروش و در عین حال ارزان قیمت ، سهم خود را از بازار به دست بیاورند. 
سایر کار آفرین های برجسته ( آنترو پرونر ) هم همینطور عمل می کردند.
عباس ایروانی نمی گفت هرکس کفش ملی نخرد ضد انقلاب است بلکه چنان کفش با کیفیتی (در عین حال ارزان ) تولید کرد که اتحاد شوروی سابق و کشورهای کوچک و بزرگ اروپا مشتری پروپاقرص آن بودند و کفش ملی به ده ها کشور جهان صادر می شد.
اما متاسفانه در این مملکت رویه جاری شده است که سوء مدیریت و افزایش هزینه ها و ریخت و پاش ها و حاتم بخشی ها را به حساب مصرف کننده می گذارند و مرتب کیفیت کالای تولیدی را کاهش و قیمت آن را افزایش می دهند و هر کس هم نخواهد تن به این مذلت ( ! ) و استثمار بدهد توسط حاج ممد آقا نعمت زاده ضد انقلاب خوانده می شود !

استعداد شگفت انگیز ایرانیان !

عده ای غرب زده و چه بسا وابسته به استکبار جهانی (!) چشم خود را به روی استعدادهای شگفت انگیز ایرانیان مبتکر و خلاق بسته اند و مرتب از اشخاصی مانند " بیل گیتس " و " استیو جابز " به عنوان کار آفرین (آنترو پرونر " نام می برند که با دست خالی و بدون اخذ وام های سنگین (بدون بازگشت !) از بانک ها و زد و بند با مدیران دولتی توانسته اند با ابتکارات شخصی خود هم تحول جهانی ایجاد کنند و هم در کشور خود، و هم در سراسر جهان برای صدها میلیون نفر اشتغال ایجاد کنند . . .
متاسفانه ما ایرانی ها غریب نوازیم و قدر نوابغ داخلی را نمی دانیم (!) به قول معروف : " آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم ! " 
در مملکت خودمان استعدادهایی داریم که بیل و کلنگ گیتس و استیو جابز پیش آنها منگل و عقب افتاده ذهنی محسوب می شوند ! 
نوابغی که کویر لوت را نزد بانک گرو می گذارند و وام های چند هزار میلیاردی می گیرند ! 
نوابغی که سواد خواندن و نوشتن کافی ندارند و بجای امضا انگشت می زنند ولی دکترا از آکسفورد و سوربن و جورج تاون گرفته اند ! 
دانشمندان و مبتکرین و مخترعین نابغه ای که بدون کمک زنبور ، عسل درجه یک تولید می کنند !
به گفته مسئولین بلند پایه بهداشتی کشور عسل های موجود در بازار بدون دخالت زنبور تهیه و تولید شده اند !!
آب لیمو های صد در صد طبیعی موجود در بازار از اسیدهای خطرناک کشنده شیمیائی و رنگ و اسانس تهیه و به ناف مردم بسته شده اند ! 
زردچوبه و زعفران و ادویه و مشابه آن با نبوغ و ابتکار کارآفرین های داخلی (آنتروپرونر !) با استفاده از خاک رس و خاک اره و گرد و خاک تهیه می شوند !
با روغن چرخ خیاطی و سایر روغن های صنعتی نظیر پالم روغن زیتون درجه یک و انواع روغن های خوراکی تولید و به ناف امت همیشه در صحنه بسته می شود !
کار آفرین های محترم با پوست و ضایعات مرغ و سایر جانوران و اضافه کردن نان خشک و رنگ صنعتی و هرچه دم دستشان باشد کالباس و هامبرگر ممتاز تولید می کنند ! و الی غیر النهایه . . .

آیا این ها نشانه ابتکار و نبوغ و خلاقیت و استعداد شگفت انگیز کارآفرینان ( آنتروپرونر ! ) های ایرانی نیست ؟!
چرا ما عادت داریم مداوم خودمان را کم ببینیم و از خارجی ها تعریف و تمجید کنیم ؟! 
همین نبوغ در تولید خودروی داخلی نمونه دیگری از کارآفرینی استعدادهای درخشان ایرانی است.
یک دستگاه اتومبیل ساخت داخل به تنهایی برای گروه زیادی از هموطنان جویای کار اشتغال ایجاد می کند !
هر اتومبیل صفر کیلومتر که از کارخانه خارج می شود برای گروه زیادی از جلو بندی ساز گرفته تا تعمیرکار خودرو، راننده آمبولانس و نعش کش، پزشک و جراح و پرستار و گورکن و غیره و ذالک شغل ایجاد می کند !! 
سایر اقشار جامعه هم آنتروپرونر (کارآفرین) هستند و با ترکیب شدن در شکل یک امت همیشه در صحنه (ملت سابق) باعث شده اند تا دولت تشکیل و یک عده بیکار به عنو ان وزیر و معاون وزیر و مدیران کل و جزء و کارمند و خدم و حشم به اتفاق افراد فامیل و همولایتی های سابق مشغول کار شوند !
دولت هم بنوبه خود کارآفرین شده و با وعده کاهش تورم و ایجاد اشتغال و تولید مسکن ارزان و افزایش ارزش پول ملی و بازگرداندن اعتبار پاسپورت ایرانی و سایر وعده و وعید ها امت همیشه در صحنه را سرکار گذاشته و الباقی را هم در سفرهای استانی پشت اتومبیل حامل مسئولین دولتی می دواند !! 
ختم کلام اینکه کارآفرینی در ذات ایرانی جماعت است، بطوری که حتی لحظه ای بیکاری را نمی توانند تحمل کنند و به محض پیدا کردن وقت اضافه یا برای همدیگر مایه می آیند و به اصطلاح می زنند یا انگشت در دماغ خود کرده مشغول کند و کاو می شوند !

خاطره ای از استاد صبا !


مرحوم استاد صبا که هنرمندیش زبانزد خاص و عام بود، در این اواخر اشعاری را که باید در ارکستر او اجرا شود کنترل می کرد، یک روز از او پرسیدم : " علت این کار چیست ؟ " 
صبا گفت : " این از اسرار کار من است ، ولی به تو که دوست من هستی برای اولین بار و آخرین بار خواهم گفت و جائی بازگو نکن ! 
علت این کار این است که غالبا در اشعاری که در ارکستر من اجرا می شود، این عبارت از طرف شعرا تکرار می گردد که : " ای باد صبا . . . ای باد صبا . . . " 
یک روز در مجلسی که مدعوین زیادی از رجال و معاریف حضور داشتند و ارکستر برنامه اجرا می کرد، آوازه خوان چندین بار " باد صبا ! " را تکرار کرد، لحظه ای بعد پیشخدمت کاغذی از طرف یکی از حضار در سالن اجرای کنسرت به دستم داد که در آن چنین نوشته شده بود : " جناب آقای صبا !
آدم خوب نیست از شدت خودستائی از " باد ! " خود که همیشه و در همه جا چیز نامطبوعی است این همه تعریف کند ؛ که حال من و سایر مستمعین بهم خورده است !! " 
مرحوم صبا گفت : این نامه خیلی به موقع رسید و در من موثر واقع شد، از آن به بعد اشعاری که در آن از بادصبا یاد می شود، آنها را در ارکستر خود اجرا نمی کنم تا حضار ناراحت نشوند و حالشان بهم نخورد !! "

واردات سنگ پا از چین !



روزنامه دولتی ایران در گزارشی ( صفحه سه مورخ هفده شهریور نود و چهار ) ضمن اشاره به اینکه در دولت احمدی نژاد مردم ایران روز به روز فقیر تر و فقیر تر شدند ( به گدایی افتادند !! ) می نویسد : " . . . امت همیشه در صحنه روز به روز فقیر و فقیر تر شدند، دیگر کمتر ایرانی قادر به خرید تولیدات درجه یک و درجه دو بود ، بطوری که حتی اگر امروز در یک محل، اجناسی با قیمت پائین به فروش برسد عموم مردم مشتری آن خواهند بود و این نتیجه هشت سال تلاش دولت مهرورزی ( دول ات حاج دکتر احمدی نژاد آقا ) است !!
این روزنامه در ادامه می نویسد : " . . . در دولت احمدی نژاد در برابر صدها میلیون دلار صادرات نفت و گاز مدادتراش و مدادپاکن و میخ و پونز و رخت آویز چوبی و زردچوبه و عدس و نخودفرنگی و قرقره و ماسوره و واکس کفش و زیپ شلوار و نخ سوزن و حتی سنگ پا وارد کرده اند !! 
در طول هشت سال زمامداری حاج دکتر احمدی نژاد فقط در یک قلم چهارده تن سنگ پاوارد کشور شده است ! "
* جای تعجب و تاسف است جمهوری اسلامی که میمون به فضا می فرستد و پهباد می سازد که از نمونه آمریکائی آن پیشرفته تر است و دختر بچه دانش آموز خردسال در آشپزخانه آپارتمانشان غنی سازی اورانیوم انجام می دهد ؛ برود از خارج سنگ پا وارد کند !!
واردات عظیم سنگ پا از خارج در حالی صورت گرفته است که سنگ پای قزوین شهرت جهانی دارد و علاوه بر آن روی بعضی از ما بهتران از سنگ پای قزوین هم سفت تر است !!
حالا باز هم جای شکرش باقی است که محموله های سنگ پا به کشور رسیده و مثل دکل های نفتی گم و گور نشده است ، والا حالیه کف پاهای حضرات هم مثل کف دست هایشان ناپاک و آلوده بود !!

شهرداری پاتایا


 اسکندر دلدم در شهرداری پاتایا ( تایلند)

رفتم شهرداری پاتایا برای دریافت پروانه تخریب و نوسازی یک ملک قدیمی ؛ با توجه به سابقه ذهنی که از بعضی شهرداری ها داشتم فکر می کردم چند ماهی در راهروهای شهرداری سرگردان خواهم شد و باید مبالغ هنگفتی (بیشتر از ارزش ملک !) را بابت دریافت پروانه ساخت و انواع و اقسام عوارض و مالیات و بیمه کارگران و بیمه ساختمان های کناری و غیره و ذالک بپردازم ! 
اما متوجه شدم شهردار و مسئولین شهرداری اطلاعی از نحوه کسب درآمدهای کلان از مراجعین به شهرداری ندارند ! 
با پول شهروندان کار سیاسی نمی کنند و روزنامه برای تبلیغ خود و تخریب رقبای سیاسی منتشر نمی کنند و به دهها روزنامه دیگر رپرتاژ آگهی گران نمی دهند تا بلندگوی تبلیغاتی شهردار و شهرداری باشند ! 
بجای آنکه شورای شهر را نمک گیر خود و مرید خود کنند خودشان تابع شورای شهر هستند و دهها و صد ها مورد دیگر از این نوع ( ! ) که ثابت می کند از نحوه اداره شهر و شهرداری بی اطلاع هستند ! 
یک تحقیق مختصری هم کردم و دیدم هیچ کدام از مسئولین بلند پایه شهرداری و مقاطعه کاران و مدیران و صاحبان شرکت های طرف قرارداد شهرداری نسبت فامیلی با شهردار ندارند ! 
از همه بدتر اینکه تمام امور شهر در یک ساختمان زیبا و دیدنی مجتمع شده و هر مسئول کوچک و بزرگ شهرداری یک ساختمان رفیع و لشگری از خدم و حشم ندارد و به جای پرسنل خواب آلوده و از زیر کار در رو ( ! ) از سیستم های پیشرفته کامپیوتری استفاده می شود. 
به هر حال کار من ده - پانزده دقیقه بیشتر طول نکشید، چون کل نقشه شهر با ریزه کاری ها و حتی درخت ها و درختچه ها و ساختمان ها و بناها اعم از مسکونی و تجاری با کلیه اطلاعات مربوط به ساختمان و عمر بنا و کیفیت بنا و مشخصات صاحبان آن و آخرین معاملات صورت گرفته روی آن در سیستم کامپیوتری شهرداری موجود بود و مسئول مربوطه فورا وارد سیستم شد و چند خطی تایپ کرد و صفحه ای را پرینت گرفت و به دست من داد که در واقع جواز تخریب و نوسازی بود ! 
بقیه کار به دست شرکتی است که ساختمان را تخریب و مجددا طبق خواست و نقشه مورد نظر مالک می سازد. 
کلیه مسئولیت های قانونی و حقوقی به عهده پیمانکار است و این شرکت بر اساس در آمد سالیانه خود مالیات معقولی می پردازد و شهرداری با دریافت ده ها رقم عوارض و مالیات مردم را سرکیسه و نقره داغ نمی کند ! 
فروش تراکم هم مطلب ناشناخته ای است و در این شهرداری کسی با این راه کسب در آمد آشنا نیست !
شهرداری می گوید مالک زمین به شرط آنکه نور آفتاب را از سایر ساختمان ها نگیرد و برای سایر املاک مزاحمت و تولید خطر نکند می تواند تا سقف آسمان بالا برود ! 
در واقع ندانم کاری ( ! ) در این شهرداری زیاد است و حتی شهردار و مسئولین بلند پایه مثل کارمندان ساده با وسیله نقلیه عمومی رفت و آمد می کنند ! 
خلاصه آدم در بعضی کشورها دهدار یا کدخدا باشد بهتر از شهردار بودن در پاتایا است!

ترکتازی عربستان در حوزه منافع حیاتی ایران !



در لاذقیه و طرطوس سوریه و در لبنان آثار تاریخی و باقیمانده آثار باستانی از دوران تعلق این مناطق به امپراتوری ایران وجود دارد؛ در بعلبک و در جنوب لبنان اقوامی ایرانی الاصل زندگی می کنند که از اصفهان و قزوین به این مناطق مهاجرت کرده اند، لبنانی ها و سوری ها عمدتا از نژاد آرامی بوده و عرب نیستند، بلکه به خاطر حمله اعراب به دین اسلام در آمده و عرب زبان شده اند.
سوریه - لبنان - فلسطین اشغالی - اردن و بخشی از عراق تا قبل از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول یک مجموعه واحد به نام شامات بودند که توسط انگلستان و فرانسه تقسیم شدند. عراق، اردن و فلسطین سهم انگلستان و لبنان و سوریه سهم فرانسه شد.
مردم سوریه و لبنان نه تنها نظر خوشی نسبت به همسایگان عرب خود ندارند بلکه رهبران بزدل و ترسو و دست نشانده عرب را عامل همه بدبختی های خود می دانند.
سوری ها و لبنانی ها و فلسطینی ها از اینکه در تمام جنگ هایی که داشته اند توسط اعراب تنها گذاشته شده اند از اعراب متنفرند.
تا چهار سال قبل سوریه با اقتصادی شکوفا بالاترین رشد در منطقه را داشت و مردم مهربان و خلیق و آرام سوریه در آرامش به زندگی مشغول بودند سن امید به زندگی در سوریه به هفتاد و پنج سال ( بالاترین در خاورمیانه ) رسیده و درآمد سرانه افزایش یافته و کشور در حال تبدیل شدن به کشوری صنعتی بود.
اما اکنون از جمعیت بیست و دو میلیون نفری سوریه بیش از نیمی در داخل و خارج کشور آواره شده اند و تقریبا به غیر از نواحی مرکزی شهر دمشق سراسر خاک سوریه به زمین سوخته تبدیل شده است !
اسرائیل با زیرکی خاص صهیونیست ها بجای وارد شدن در جنگ مستقیم با سوریه و نابود کردن کامل دشمن خود، ترکیه اردوغانی و عربستان آمریکائی را فریب داد و به جان سوریه انداخت !
به ترکیه گفتند که تمام این منطقه تا قبل از جنگ جهانی اول ملک طلق عثمانی بوده و ترکیه حق دارد مجددا حوزه منافع حیاتی خود قرار دهد، به سعودی های نادان هم گفتند شما رهبر جهان اسلام هستید و نباید اجازه دهید حکومت جدید شیعی عراق به اتفاق سوریه به حوزه نفوذ ایران تبدیل شود !
در این جنگ نیابتی زیر بناهای اقتصادی و نظامی سوریه و عراق نابود شده و مردم بیگناه دچار فاجعه انسانی شده اند و تنها طرف پیروز رژیم صهیونیستی بوده است.
عربستان دیوانه وار به مبارزه با ایران روی آورده و کل منطقه خلیج فارس را حوزه منافع حیاتی خود تعریف می کند. 
تشکیل نیروی مداخله سریع نظامی عربی به فرماندهی عربستان سعودی از ابتکارات و به توصیه ژنرال پترائوس فرمانده سابق نیروهای آمریکا در عراق می باشد و در جریان حملات وحشیانه و کور هوائی به یمن که مدت پنج ماه است بی وقفه ادامه دارد فاش شد اتاق جنگ و فرماندهی حملات هوائی در اختیار آمریکائی ها است.
هدف مشترک آمریکا، سعودی، ترکیه و اسرائیل قطع نفوذ ایران در عراق و سوریه و کوتاه کردن دست ایران از جنوب لبنان ( حدود اسرائیل ) و نابودی کامل حوثی های یمن و قطع کامل نفوذ ایران در یمن است.
در طول تاریخ خلیج فارس در حقیقت یک دریاچه داخلی ایران بوده و حکام و امیران قبایل جنوب خلیج فارس ( که اکنون کشور خوانده می شوند ! ) توسط ایران منصوب می شدند.
امیر نشین راس الخیمه را برای این راس الخیمه نامگذاری کرده اند چون در جریان لشگر کشی امامقلی خان چادر فرماندهی ایرانیان در این منطقه برپا گردید.
عجمان به این خاطر عجمان نامیده می شود که ساکنان آن ایرانی ( عجم ) بودند.
اکنون هم بسیاری از مردمان کویت و بحرین و امارات به ریشه ایرانی خود افتخار می کنند.
ماجرای بحرین را هم که همگان می دانند ( طرفداران سلطنت پهلوی و رضا نیم پهلوی هم بدانند بد نیست ! ) شاه در یک اقدام ضد میهنی علیرغم آنکه امکان باز پس گیری بحرین را داشت به دستور انگلیسی ها اجازه جدایی بحرین از ایران را صادر کرد و بخشی از خاک و ملت ایران را به اعراب بخشید و مسبب بدبختی امروز بحرینی ها که توسط سعودی ها قتل عام می شوند محمد رضا شاه است !
یمن هم در طول تاریخ بخشی از ایران و در مقاطعی تحت الحمایه ایران بوده و حاکم آن را ایران تعیین می کرده است.
هشتم سپتامبر پانصدو شصت و دو میلادی ( هفده شهریور ) چند تن از سران یمن در تالار طاق کسری در شهر تیسفون ( سی و شش کیلومتری بغداد امروزی ) با خسرو انوشیروان پادشاه ایران ملاقات کردند و از او خواستند که برای اخراج حبشی ها به یمن کمک کند.
ارتش مسیحیان حبشه به یمن حمله ور شده و یمن را تسخیر کرده بود.
به نوشته تاریخ طبری انوشیروان دستور داد سپاه کرمان سپاه فارس (استان فارس) با ناوگان جنگی عازم یمن شوند.
آنچه گفته شد گوشه کوچکی از تاریخ سیطره ایران بر منطقه از خلیج فارس تا دریای مدیترانه است، اما امروزه به دلیل تحریک سلطه جویان و نو استعمارگران شیخ نشین های مینیاتوری خلیج فارس ادعای حاکمیت بر خاک ایران دارند و سه جزیره ایرانی را طلب می کنند ! ( برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به : " سلطه جویان و استعمارگران در خلیج فارس - اسکندر دلدم - انتشارات نوین تهران )

شنبه

حقوق بشر کوروش کبیر



در متن سند " حقوق بشر کوروش کبیر " بنیانگذار امپراطوری ایران باستان که عموم تاریخ نگاران، حتی مورخان ممالک دشمن او را اندیشمند برجسته و استثنائی، انسان دوست و دادگستری مهربان و شهریاری لایق توصیف کرده اند و صدور اعلامیه حقوق بشر او را در دوازده اکتبر سال پانصد و سی و نه قبل از میلاد، نخستین منشور اتحاد ملل و حقوق بشر نام برده اند، آمده است که : 

" اینک که به یاری اهورا مزدا تاج سلطنت ایران، بابل و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام اعلام می کنم که : 
- تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند، کیش و آئین و دین و روش زندگانی و باورهای مردمانی را که من پادشاه آنها هستم، گرامی بدارم و نگذارم که فرمانفرمایان و زیر دستان من کیش و آئین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند.
- من که امروز افسر شاهی بر سر نهاده ام تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده، هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نمی کنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد؛ و هرگاه نخواهد مرا که پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهارگانه هستم، بپذیرد، نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت، من از او دفاع خواهم کرد و حقش را می گیرم و به او پس خواهم داد و ستمکاران را به کیفر خواهم رساند. 
- من تا روزی که پادشاه هستم، نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را بازور و یا هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد.
- من تا روزی که زنده هستم، نخواهم گذاشت کسی، دیگری را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد.
- من اعلام می کنم که هرکس آزاد است هر دین و آئینی را که میل دارد، برگزیند و در هر جا که می خواهد، سکونت نماید و به هر گونه که معتقد است، عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که مایل است، انتخاب کند، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد.
- من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد. هیچ کس را نباید به انگیزه اینکه یکی از بستگانش خلاف کرده است، مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد، تنهاهمان کس به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست.
- من تا روزی که زنده هستم، نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده و کنیز و یا نام های دیگر بفروشند و این رسم غیر انسانی باید از جهان رخت بربندد.
از اهورا مزدا میخواهم مرا در انجام تعهداتی که نسبت به مردمان ایران و بابل و ممالک چهارگانه به عهده گرفته ام یاری دهد و پیروز گرداند."

جمعه

حذف رشته جغرافیا در مدارس و دانشگاه ها !


در گذشته ای نه چندان دور ایران هم مانند بسیاری از کشورهای جهان دارای دریا، جنگل و کوه و تپه بود اما به دلیل سرگرم بودن مسئولین و مدیران کشور به مبارزه با استکبار جهانی، استکبار داخلی ترتیب منابع طبیعی کشور را داد و کوه خواران و جنگل خواران و دریاخواران؛ خوار و مادر مملکت را خوردند !
یک تعداد دریاچه و تالاب و رودخانه و عوارض طبیعی هم داشتیم که دانش آموزان برای گرفتن نمره جغرافی مجبور بودند نام آنها را یاد بگیرند و حفظ کنند، همچنین در دانشگاه ها رشته جغرافی داشتیم که دانشجویان ضمن تحصیل در این رشته با جغرافی موطن خود و مظاهر و منابع طبیعی کشور نظیر دریاچه اورمیه ( رضائیه ) و تالاب انزلی و مرداب گاو خونی یا دریاچه مهارلو و بختگان و هامون و الی غیرالنهایه آشنا می شدند !
اما در حال حاضر با تلاش مسئولین محترم امور کشاورزی و مدیران سختکوش حفاظت و حراست از محیط زیست کلیه این رودخانه ها و تالاب ها و دریاچه ها تبدیل به کویر و نمک زار شده و چیزی باقی نمانده که دانش آموزان بخواهند نام آنها یاد بگیرند و یا حفظ کنند !
و نیز با تراشیدن کوه ها توسط کوه خواران و تبدیل گردنه های کوه (نظیر گردنه حیران) به املاک خصوصی مدیران و تبدیل دریای مازندران (خزر) به محل دفن زباله و دست اندازی دریا خواران به سواحل و جزایر خلیج فارس پیش بینی می شود چون دیگر جغرافیائی در کشور باقی نمانده است لهذا درس جغرافی در مدارس، و رشته جغرافی در دانشگاه های جمهوری اسلامی حذف و جمع آوری گردد و بجای آن راه های سواستفاده از پست و مقام و دزدی و اختلاس و گرفتن رشوه از کمپانی های خارجی ( نظیر استات اویل ) که در کشور کاربرد بیشتری دارد آموزش داده شود !

ستایش هرودت مورخ باستانی از راستگوئی ایرانیان !


در این روزگار داد همه از سقوط اخلاقی و افزایش دروغگوئی بلند است، اما آیا در گذشته هم بازار دروغ و دروغگویان این چنین پر رونق و گرم بوده است ؟!
در جامعه باستانی ایرانیان یکی از مهم ترین اصول اخلاقی؛ اجتناب از دروغگوئی بوده و دروغ را پایه و اساس همه فسادها می دانسته اند. 
هرودت در این خصوص می گوید : " در نزد ایرانیان بدترین کارها دروغگوئی است و به شدت حرام است ! " 
اجتناب از دروغ و دروغگوئی تا بدان حد بوده که داریوش، شاه بزرگ هخامنشی در دعای معروف خود در کتیبه دیوار جنوبی تخت جمشید تاکید می کند : " اهورا مزدا این کشور را بپاید از : دشمن، از خشکسالی و از دروغ ! " و یا در کتیبه بیستون به پادشاهان پس از خود چنین سفارش می کند : " داریوش شاه گوید : تو که پس از این شاه خواهی شد، از دروغ بپرهیز. کسی را که دروغ می گوید به سختی کیفر کن؛ اگر می اندیشی که کشور می باید بی گزند بماند. " 
در کتاب ظفرنامه مشتمل بر پندهائی از بزرگمهر وزیر دانشمند ساسانی خطاب به خسرو انوشیروان چنین آمده است : "گفتم چه چیز است که مروت را تباه کند ؟ گفت چهار چیز : مهتران را بخیلی، دانشمندان را عجب، زنان را بی شرمی و مردان را دروغ." 
معلوم نیست اگر هرودت یا بزرگمهر امروزه روز زنده بودند در مورد صفات ایرانیان چه می نوشتند و چه می گفتند !!

حل مشکلات دولت توسط استکبار جهانی !


پس از تسلیم خفت بار آمریکا و مجموعه کشورهای استکباری در برابر دستگاه دیپلماسی پر قدرت (هفت ریشتری !) جمهوری اسلامی و کم آوردن وزرای خارجه پنج بعلاوه یک در برابر خنده های سیاسی حاج آقا ظریف که منجر به رفتن آبروی غربی ها در جهان شد، به نظر می رسد مجموعه کشورهای استکباری ( امپریالیست ها ) از وحشت اقدامات آتی مسئولین کشور تن به مذلت و پستی و چاپلوسی داده و برای به دست آوردن دل جمهوری اسلامی و بر حذر داشتن خود از اقدامات احتمالی مسئولین جمهوری اسلامی مسابقه پاچه خواری گذاشته و برای آوردن شرکت های خیریه و عام المنفعه تجاری و صنعتی و نفتی خود به ایران و سرمایه گذاری در بخش های اقتصادی اعلام آمادگی کرده اند !
در اولین حرکت مذبوحانه وزیر خارجه انگلستان به جمهوری اسلامی آمد و سفارت این کش ور ( ! ) در خیابان فردوسی را بازگشائی و اعلام آمادگی کرد تا بریتیش پترولیوم BP و سایر شرکت های عام المنفعه و خیر و نیکوکار نفتی انگلستان را برای همکاری در استخراج نفت به ایران بفرستد !
وزیرخارجه فرانسه همراه با سایر مقامات بلند پایه این کشور ضمن تقاضای عفو و بخشش و حلالیت طلبیدن اعلام کردند شرکت های خودروسازی فرانسه به علت دوستی با رفیق بد ( آمریکا ) گول خورده و ایران را تحریم کرده بودند و آماده بازگشت به بازار ایران هستند !
توتال فرانسه هم اعلام کرده با عرض معذرت به میادین نفت و گاز ایران برمی گردد و علاوه بر کندن چاه نفت و لوله کشی گاز ، در ایران پمپ بنزین های زنجیره ای می سازد !
کمپانی های نفتی اروپائی - آسیائی مانند پتروناس و استات اویل و غیره و ذالک هم اعتراف کرده اند دوست بد ( آمریکا ) آنها را گول زده و برای تحریم ایران یارگیری و آنها را مجبور به ترک ایران کرده بود ، و حالیه قصد بازگشت به ایران و یاری رساندن به دولت محترم جمهوری اسلامی را دارند و از گذشته خود پشیمان بوده و حتی حاضرند از آنها مصاحبه تلویزیونی گرفته شود تا ضمن اعتراف به همکاری با منافقین و گروهک ریگی و استکبار جهانی و صهیونیست ها تقاضای عفو کنند !
آلمانی ها هم که در جریان دو جنگ جهانی کل جمعیت جهان را تقریبا نصف کردند ( ! ) و علاوه بر سوزاندن یهودی ها در کوره های آدم سوزی ( هلو و زردآلو کاست ! ) فقط یک قلم بیست و هفت میلیون مردم اتحاد شوروی را شهید کردند ، و در جریان انداختن عراق به جان ایران تنها کشور متمدن اروپائی بودند که سلاح شیمیائی در اختیار عراق گذاشتن و باعث و بانی فاجعه حلبچه شدند در ملاقات های خصوصی گفته اند که آمریکا ( دوست ناباب ! ) آنها را گول زده بوده و حالا برای جبران مافات می خواهند کمپانی های آلمانی را به ایران بیاورند و در سازندگی ایران اسلامی نقشی به عهده بگیرند !
لوفت هانزا اعلام کرده می خواهد در ایران فرودگاه بسازد . بنز اعلام کرده می خواهد در ایران مرسدس بنز و کامیون و کامیونت و اتوبوس و انواع خودرو تولید کند . . . 
ایتالیائی ها وزیر خارجه خودشان را به دست بوسی مقامات جمهوری اسلامی فرستادند تا اگر ایران اجازه دهد کمپانی نفتی ایتالیا ( آنی ) محض رضای خدا به ایران بیاید و همپای سایر اروپائیان مشغول خدمت به میهن اسلامی شود !
هندوستان هم که تا حالا فقط برنج آلوده به سیانور به جمهوری اسلامی صادر می کرد و صد میلیارد دلار پول نفت ایران را به بهانه تحریم ها پس نمی داد تصمیم گرفته بجای پول های بلوکه شده در بانک های خود در ایران پتروشیمی بسازد . ( لابد بجای بقیه پول ها هم تمر هندی خواهد داد ! ) 
روسیه سلاح و مهمات و سامانه موشکی می دهد و چین هم قرار شده ،در حالی که خودش مشتری راکتورهای پیشرفته هسته ای نسل جدید از فرانسه و آلمان است ،در جمهوری اسلامی راکتورهای هسته ای بسازد !
خلاصه اینکه غرب و شرق و کلیه کشورهای بزرگ و کوچک جهان قرار شده محض رضای خدا یک گوشه کار را بگیرند و فکری به حال اقتصاد کش ور ( ! ) و امت همیشه در صحنه بکنند !
در واقع وقتی اداره چاه های نفت و گاز را انگلیس و فرانسه عهده دار شوند و آلمان خطوط هوایی را بیندازد و در ایران فرودگاه بسازد ، ایتالیا و فرانسه و آلمان و ژاپن برایمان اتومبیل بسازند و مالزی در ایران خانه سازی کند ، چین نیروگاه و هند پالایشگاه درست کند و هر کشوری از اتریش و آلمان گرفته تا بورکینافاسو و جزایر وانو وانو یک گوشه کار را بگیرند بار سنگین اداره کشور از روی دوش دولت تدبیر و امید ( ! ) برداشته می شود و دولت محترم و اعضای کابینه وقت کافی برای رفتن به سفرهای استانی و سخنرانی و افتتاح هزارباره پروژه های عمرانی باستانی ( ! ) و رقابت های جناحی و سیاسی پیدا خواهند کرد !
به قول معروف : " همسایه ها یاری کنین / تا من شوهر داری کنم ! "

نه به گران فروشی !


کمپین نه به خرید اتول های بی کیفیت ساخت داخل که با تکنولوژی چهل - پنجاه سال قبل جهان با قطعات وارداتی - ضایعاتی از چین تولید و به مصرف کننده بخت برگشته حقنه می شود موجب رسوب هشتاد هزار دستگاه اتول در یکی از کارخانجات اتول سازی داخلی و رکود سنگین در بازار اتول های زیرصفر کیلو مترشده است !
حقیقت این است که سوء مدیریت و بالا بودن هزینه تولید در کشور عامل اصلی گرانی محصولات داخلی است.
دولت به منظور سرپا نگه داشتن کارخانجات اتومبیل سازی وام های کلان ارزان قیمت و گاه بلاعوض به این کارخانجات می دهد تا کارگران بیکار نشوند و به جاده مخصوص نریزند و مشکل اجتماعی و سیاسی درست نشود ! در تمام دنیا کارخانجات عظیم خودرو سازی با سیل صادرات برای مملکت و دولت خود درآمد تولید می کنند و در این مملکت که همه کارها برعکس دنیا است، دولت از درآمدهای خود شرکت های عقب افتاده و غیر اقتصادی را ساپورت مالی می کند !!
در زمان حاکمیت حاج دکتر احمدی نژاد مبلغ عظیمی که می شد با آن یک کارخانه جدید و مدرن اتومبیل سازی راه انداخت به ایران خودرو داده شد تا خط تولید پیکان را جمع آوری کند؛ پول را گرفتند و ظاهرا تولید اتومبیل پر مصرف و مخرب محیط زیست متوقف شد، اما موتور پیکان را روی اتاق پژو گذاشتند ! ( خر همان خر ماند ولی پالانش عوض شد ! ) 
همچنین تولید وانت پیکان ( با موتور پر مصرف و آلوده کننده هوا ) با تیراژ بیشتری ادامه یافت !
این کارخانجات علاوه بر وام های ارزان ارزی و ریالی و بلاعوض که از دولت می گیرند به خاطر تولید اتومبیل هایی با تکنولوژی چهل سال قبل هزینه عظیمی را به دلیل سوخت بالای این اتومبیل ها و آلوده سازی محیط زیست به دولت و ملت تحمیل می کنند.
در حالی که اگر این کمک های آشکار و پنهان دولتی و از بودجه عمومی را مستقیما بین کارگران وشاغلین این بخش تقسیم و در این کارخانجات را گل بگیرند نفعش برای دولت و ملت بیشتر است !
حمایت دولت از شرکت های تولیدی که دمشان به دم دولت بسته است حاشیه امنی برای آنها ایجاد کرده تا هزینه سوء مدیریت و عقب ماندگی تکنولوژیکی و مدیریتی خود را به مصرف کننده تحمیل کنند و روز به روز به قیمت محصولات خود بیفزایند !
سازمان حمایت از مصرف کننده و سازمان های مشابه هم بخش دیگری از بدنه دولت و نمایشی و تزئینی و اضافاتی در دستگاه عریض و طویل بوروکراسی کشور هستند !
به همین دلیل امت همیشه مغبون که متوجه شده اند دولت از اجحاف این شرکت ها و کارخانجات به مردم جلوگیری نمی کند و شاید هم حریف آنها نمی شود، خود راسا وارد صحنه شده و کمپین : نه به خرید اتول های بی کیفیت گران قیمت زیر صفر را ، براه انداخته اند !
این حرکت مردمی نشان می دهد که مصرف کننده ایرانی دیگر حاضر نیست برده وار مطیع اجحاف تولیدکنندگان باشد و در صورت لزوم آنان را به چالش جدی خواهد کشاند. . .
مردمی که در برابر اجحاف اتومبیل سازان وطنی دست به مقاومت زده و از خرید اتومبیل بی کیفیت و گران خودداری می کنند نشان می دهند که آماده شده اند تا برای تحولات بزرگ اقتصادی نقش آفرینی و هزینه کنند. البته یک شرط بزرگ وجود دارد و آن اینکه مردم اهمیت و لزوم حضور و نقش آفرینی خود را حس کنند.
موفقیت این کمپین و نه بزرگ به اتومبیل سازان نشان داد که اگر تولید کنندگان محصولات داخلی اعم از محصولات صنعتی و کالاهای خانگی یا مواد غذائی و وارد کنندگان برنج و روغن و ارزاق عمومی و مورد نیاز مردم و بازرگانان بی رحم به خاطر سود بیشتر و با سوء استفاده از شرایط بی نظمی موجود بخواهند روز به روز به بهانه های گوناگون قیمت ها را بالا ببرند، مردم می توانند بجای هجوم به بازار، کمپین نه به خرید شیر و لبنیات و گوشت و مرغ و غیره و ذالک راه بیندازند و تولیدکنندگان و بازرگانان سودجو و بیرحم و بی انصاف را سر عقل بیاورند !!
این حرکت ( کمپین نه به خرید خودرو ) نشان داد که مردم در تنظیم بازار و اقتصاد اولا : بسیار موثر هستند و دوما : حاضرند هزینه کنند و دیگر منتظر وعده و وعید های پوچ و بی محتوای تبلیغاتی و رای اندوز دولت نخواهند ماند !

زندگی شیرین در تهران !


از کرامات شهردار این است 
گفت تهران کنار قزوین است 
آب جوی پر از لجن را دید 
گفت : به به عبیر آگین است 
نرخ ارزاق را چو او بشنید 
گفت : این نرخ طبق آئین است 
چاله ها را چو در خیابان دید 
گفت کشکول بی تبرزین است
گفت : درباره صف اتوبوس
همچو زلف نگار ، چین چین است 
گفت : آسفالت این خیابان ها 
دشمن صاحبان ماشین است 
گر که ماشین نره تو دست انداز
فنرش ماه و سال ، تضمین است
پس فروشنده فنر چه کند ؟
زندگیش از چه راه تامین است 
تازه این چاله چوله ها سببش
وزن این عابرین سنگین است !
شهر ما از همه نظر زیبا ست 
دود یا گرد و خاک تلقین است
به به از شهر و شهرداری من 
واقعا زندگی چه شیرین است