طبق گزارش بانک مرکزی درآمد ناشی از فروش نفت در دولتهای نهم و دهم (دولتهای احمدینژادی) معادل با درآمد تمام صد سال گذشته (از زمان کشف نفت در ایران تا پایان دولت احمدینژاد) بوده است!
در بهترین سالهای قبل از انقلاب اسلامی هرگز
درآمد ناشی از فروش نفت بیشتر از 25 میلیارد دلار نبوده است که آن هم مربوط به دو
سال آخر عمر نظام سلطنتی (پهلوی دوّم) است.
پس از سقوط نظام شاهنشاهی و استقرار جمهوری
اسلامی هم بالاترین درآمدهای نفتی ایران به حدود 30 میلیارد دلار در سال رسید و
درآمد 118 میلیارد دلاری نفت در سال 1390 یک رکورد بیسابقه در تاریخ فروش نفت
ایران بود. كلّ درآمد دورۀ 8 ساله ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در حدود 130
میلیارد دلار، و کل درآمد نفتی دولت حجتالاسلام خاتمی در حدود 160 میلیارد دلار
بوده است.
امّا در دوره ریاست احمدینژاد این درآمد از 750
میلیارد دلار فزونی گرفت. به عبارت دیگر کل درآمد 16 ساله دولتهای هاشمی و خاتمی
کمتر از نصف درآمد دولت احمدینژاد بوده است.
با اخباری که پیرامون فساد و سوءاستفادههای مالی
پس از کنار رفتن دولت احمدینژاد منتشر شدند به نظر میرسد رشد فساد مالی و دولتی
با افزایش درآمدهای کشور تناسب مستقیم داشته است و در دولتهایی که درآمد کمتری
داشتهاند فساد از نظر تعداد و حجم کمتر و در دولت احمدینژاد که درآمدها نجومی
بودهاند ارقام اختلاس و دزدی هم نجومي شدهاند! به عبارت دیگر بچههای قدیم تهران
سفرهای پهن بوده و هر کس به اندازه پهنای کف دست خود لقمهای زده است!
آقای جهانگیری معاون اوّل رئیس جمهور روحانی در
اواخر دی ماه در جلسه اتاق بازرگانی گفت که در دوره (دولت احمدینژاد) 22 میلیارد
دلار به سه صراف دادهاند؛ (که بردهاند و به بدن زده و برنگرداندهاند).
ماجرای دادن چند نفتکش لبالب نفت و میعانات و
گازوئیل وووو به زنجان بابکی را هم که همگان میدانند.
ما ایرانیها عادت داریم که همیشه نیمه خالی
لیوان را ببینیم، مرتب از اختلاسها و ربایشهای سه هزار و ده هزار و بیست هزار و
سی هزار میلیارد تومانی و فرار مدیر بانک ملی به کانادا و فساد مالی معاون اوّل
احمدینژاد و دست بردن به بیتالمال توسط بعضی دولتیهای سابق و غیره و ذالک صحبت
میشود. در حالی که اگر از آن طرف قضیه نگاه کنیم نوعی تقسیم ثروت میان بخشی از
اقشار جامعه بوده است. بهر حال مسئولین و مدیران دولتی هم از همین ملت هستند و
دولت فقرزدایی را از خودش شروع کرده و با موفقیت توانسته بود کسانی را که تا قبل
از ورود به پستهای بالای دولتی یک دوچرخه هم نداشتند و حتی بعضی کفش هم پایشان
نبود صاحب هتل و مجتمعهای تجاری و مسکونی و برج و بارو و کارخانه و مؤسسات تولیدی
و خیلی دارايیهای دیگر بکند.
یکی از علل گرایش مدیران به دله دزدی و اختلاس و
رشوهخواری در کشورهای پیشرفته(!) پائین بودن میزان حقوق مدیران دولتی است،
بنابراین باید مدیران دولتی را چاق کرد و میلیارد میلیارد توی جیبشان کرد تا به
قول معروف چشم و دلشان سیر باشد و سراغ دله دزدی نروند که باعث ریختن آبروی دولت
شود!
باز هم جای شکرش باقی است که رئیس جمهور سابق با
هدف مبارزه با فساد وارد عرصه خدمت به ملك و ملّت شد، والا در غير اين صورت نه فقط
امروزه شاهد بر باد رفتن درآمدی معادل صد سال درآمد نفتی کشور در گذشته بودیم،
بلکه باید صدها سال دیگر هم بهره وامها و قرضها و استقراضهای انجام شده از خارج
را میپرداختیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر