چهارشنبه

هويج!

در گذشته كه هنوز اخلاق اسلامي در كشور حاكم نشده بود گاهي اوقات حرف‌هاي زشت و زننده‌اي از دهان عده‌اي شنيده مي‌شد. مثلاً به كسي كه كاري از دستش برنمي‌آمد و از نظر ذهني عقب‌افتاده محسوب مي‌شد مي‌گفتند «گاگول!»
يا به عده‌اي ديگر مي‌گفتند «هويج!»
چيزهاي ديگري هم مي‌گفتند كه در اينجا نمي‌خواهيم با تكرار آنها ما هم بي‌ادبي كرده و قلم خود را آلوده كنيم!
ما هر روزه خيلي حرف‌هاي خارج از ادب كه پشت سر بعضي سياستمداران و مديران و مسئولين مي‌زنند، در اتوبوس و تاكسي و خيابان و كوچه و بازار مي‌شنويم و از قدرناشناسي عده‌اي اندك از امت هميشه در صحنه كه قدر زحمات مسئولين امور را نمي‌دانند و گناه همه مشكلات از گراني و بيكاري و تورم وكمبود مسكن و ترافيك و رشد سرطان و همه و همه را بر گردن اين عزيزان مي‌اندازند غصه مي‌خوريم، اما در عمر خود نشنيده بوديم كه يك مقام بلندپايه (به اين بلندي!) كه خودش به نوعي در دولت و روند مديريت آن مشاركت دارد به يك مقام برجسته‌تر حرف زشت بزند و او را «نخود» بنامد!
در جريان بارش خاك و شن و سنگ بر سر مردم خوزستان و ايلام و استان‌هاي غربي (كه سازمان حفاظت از محيط زيست ابتكار جالبي به خرج داد و با ارسال پيامك به مردم غرق در خاك و خُل (!) خود را «هم نفس» آنها اعلام كرد.) وزير محترم بهداشت و درمان كه از قضا پزشك و جراح برجسته و آدم محترم و خوبي هم هست، با آنكه بهتر از افراد عامي از خطرات تنفس در هواي آلوده به گرد وغبار آگاه بود بدون ماسك و روبنده به اهواز رفت و اوضاع خاكي پاكي را از نزديك معاينه و در راهپيمايي عليه گرد و خاك متجاوز به كشور شركت كرد.
در واقع جاي خالي مسئولين محيط زيست را در اهواز پر كرد و حضورش باعث آرامش مردم خاك زده گرديد!
در جمهوري اسلامي كه رئيس‌جمهور وقت به مجرم و مختلس و مفسد اقتصادي نشان درجه اول لياقت و خدمت مي‌دهد، آيا بايد به دكتر هاشمي عزيز مدال داد يا به چنين شخصيت متخصص ـ متعهد ـ عارف و متواضع گفت: «نخود!»
حالا كه اينطور است نخودنخود هر كه رود خانه خود!
يعني آقايان نخودي‌ها و هويج‌ها و گاگول‌ها پست‌هايي را كه به ناحق غصب كرده‌اند ول كنند بروند همان كار رفتگري سابق خود تا يك عده متخصص ـ متعهد وطن‌خواه بيايند و فكري به حال مردم غبار گرفته بكنند! در همين تهران اگر شما بخواهيد يك پزشك تازه فارغ‌التحصيل از دانشگاه آزاد «لايق‌آباد سفلي» دستي به بواسير شما بكشد و معاينه كند بايد چند ميليون زير ميزي و روميزي و داخل كشو بدهيد، اما دكتر هاشمي كه از متخصصان بنام جهان است بلند مي‌شود مي‌رود در روستاي دور افتاده‌اي در كردستان تا چشمان دخترك معصوم مستضعفي را جراحي موفقيت‌آميز كند!
بنده هيچ ميانه‌اي با دولتمردان جمهوري اسلامي ندارم، و به حرف ديگران و چيزهايي هم كه در كوچه و خيابان و تاكسي و بازار در مورد آنها زده مي‌شود توجه نمي‌كنم ولي حداقل در مورد اين يكي (دكتر هاشمي) عرض مي‌كنم آدم خوبيه و بايد قدرش را دانست اگر بنا باشد امروز به هاشمي بگويند: «نخود» لابد فردا به ديگر وزير هم مي‌گويند: «تربچه نقلي» و به آن يكي مي‌گويند: «هويج فرنگي» و سايرين هم مي‌شوند سيب‌زميني و بادمجان و به اين ترتيب كابينه تبديل به بازار ميوه و تره‌بار مي‌شود!
در اين غائله خاك‌ريزي بر سر مردم در حالي كه ساير مسئولين از جمله رئيس سازمان تخريب محيط زيست (!) از خود حركتي نشان ندادند، حضور هاشمي در تظاهرات گرد وغبارشكن مردم اهواز نشان داد كه پس از سالها يك مسئول با مردم ارتباط مستقيم پيدا كرده است.
همين خودش حركت دشمن‌شكني در اين شرايط تحريم و مشكلات اقتصادي و دشمني غرب و شرق و شمال وجنوب با ما محسوب مي‌شود!
اما چرا كسي به ساير مسئولين كه اقدامي نكردند چيزي نگفت و به آنها «نخود» و عدس و گوشتكوب و ... نگفت؟!
ظاهراً برمي‌گردد به اسم ايشان كه «هاشمي» است و نام‌ هاشمي روي هر كس باشد آلرژي‌زا است!
شايسته است آقاي دكتر هاشمي بدهد يك بنر بنويسند و به خودش الصاق كند كه: توجه! اين هاشمي با آن هاشمي فرق و تفاوت دارد، لطفاً اشتباه نگيريد!!



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر