سه‌شنبه

حقایقی در مورد اوکراین


اوکراین دومین جمهوری بزرگ اتحاد شوروی پس از جمهوری فدراتیو روسیه، و مرکز مهم کشاورزی و تولید گندم و غلات اتحاد شوروی بود.
مردم اوکراین در طول تاریخ تحت حکومت روسیه زندگی کرده بودند، و علائق عمیق فرهنگی و نژادی بسیاری آنها را با روسیه پیوند می‌داد.
نخستین پایتخت روسیه شهر «کیف» بود که جمعیت روس تبارهای ساکن کیف تقریباً برابر اوکراینی‌ها بود.
کشور روسی کیف (اوکراین کنونی) در دوران شاهزاده روسی یاروسلا، دورانی طلایی را طی کرد. در این ایام (تا سال 1054 میلادی) کیف دارای 800 هزار شهروند روسی بود و وسعت آن از پاریس کنونی بیشتر بود.
هنرمندان روسی کیف و صنعتگران آن در سراسر اروپای آن زمان زبانزد جهانیان بودند.
صنعتگران روس مشتمل بر ارابه‌سازان ـ کشتی‌سازان ـ سفالگران ـ زرگران و جواهرتراشان ـ لعاب کاران ـ کاشی سازان ـ معماران و .... با کار و تلاش خود شهر کیف را به زیباترین شهر اروپا تبدیل کردند که امروزه آن آثار باقیمانده «کیف» را به یک موزه عظیم به وسعت یک شهر تبدیل کرده است.
در این ایام امیرنشین روسی «کیف» بر مستملکات زیادی نظیر مینسک (پایتخت کنونی بلاروس)، نووگورود، روستوف و حتی مناطقي از فنلاند سیطره داشت. شاهزاده یاروسلا که داستان زندگی انوشیروان دادگر پادشاه باستانی ایران را شنیده بود، دستور داد تا در برابر کاخ او زنگ بزرگی نصب گردد تا رعایای فقیر و افرادی که مورد اذیت و آزار قدرتمندان قرار می‌گیرند با به صدا درآوردن آن زنگ شاهزاده را مطلع کرده و به حضور او بار یافته و شکایت خود را مطرح نمایند.
او همچنین دستور داد تا مجلسي از نمایندگان مردم اعم از اشراف زادگان، ثروتمندان، زمین‌داران، کشاورزان و صنعتگران و سایر طبقات جامعه در «کیف» تشکیل شود که اولین مجلس روسیه محسوب می‌شود و آن را «دوما» می‌نامیدند.
روسیه به پایتختی «کیف» در زمان مرگ شاهزاده یاروسلاو سرزمین وسیعی بود که از کوه‌های اورال تا سواحل شمالی دریای خزر و دریای سیاه و خلیج فنلاند گستردگی داشت. در سال 1223 میلادی مغول‌ها به روسیه حمله کردند و «کیف» را نابود ساختند.
یک راهب فرانسوی که بعدها از «کیف» عبور کرده است در یادداشت‌هایش می‌نویسد: «از کیف دیگر چیزی باقی نمانده است. جمجمه‌ها و اسکلت مردگان بر روی زمین افتاده و کیف که تا قبل از هجوم مغولان چون نگینی بر تارک اروپا می‌درخشید به گورستان بزرگی تبدیل شده و مردم «کیف» در اسارت مغولان هستند.
در سال 1240 میلادی سراسر منطقه تا لهستان، مجارستان و لیتوانی به تصرف مغولان درآمده بود.
در این موقع که مغول‌ها در کیف حکومت می‌کردند، شاهزاده «ایوان» شهرک بی‌اهمیت مسکو را به مرکزی برای ایجاد مقاومت علیه مغولان تبدیل کرد.
ایوان اوّل فرزند شاهزاده دانیل و نوه الکساندر نووسکی با گردآوری میهن‌پرستان و افزایش قدرت خود، موفق شد مردم را علیه مغول‌ها متحد سازد.
در این زمان «مسکو» که دارای شبکه‌ای رودخانه‌های مهم بود که به دریای بالتیک ـ دریای سفید ـ دریای خزر ـ دریای سیاه و دریای «کارا» راه داشتند موقعیت استراتژیک ویژه‌ای پیدا کرد.
با متحد شدن روس‌ها به مرکزیت مسکو، مغول‌ها که نیروی کمتری داشتند با چالشی جدی روبرو شده و برای مقابله با روش‌ها با حاکم لیتوانی متحد شدند!
در سال 1378 میلادی شاهزاده دیمتری (نوه ایوان) که توانسته بود سپاه یکصدوپنجاه هزار نفری تشکیل دهد در نبردی خونین بر مغول‌ها پیروز شد و سراسر روسیه و شهر روسی کیف (اولین پایتخت روسیه) را آزاد کرد.
در این نبرد خونین ده‌ها هزار نفر از سپاهیان روس به خاطر آزاد کردن مردم کیف از اسارت مغول‌ها جان خود را از دست دادند.
(این فداکاری روس‌ها در جریان جنگ دوّم جهانی هم تکرار شد و سربازان روسیه با تحمل تلفات بسیار زیاد موفّق به آزادسازی «کیف» و شهرهای واقع در اوکراین از دست نازی‌ها شدند.)
در دوران حکومت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مرزهای جمهوری‌های متحد مرزهای داخلی بود و به همین دلیل هرگاه برای سهولت در جابجایی جمعیّت و یا ارائه خدمات و یا اتصال جاده‌ها و راه‌آهن و نیازهای دیگر جغرافیایی و یا انسانی و خدماتی لازم بود، بخش‌هایی از جمهوری‌‌ها با جمهوری‌های همسایه جابجا می‌شد.
باید توجه داشت که بسیاری از بخش‌های کنونی اوكراين نظیر مناطق شرقی در طول تاریخ متعلّق به روسیه بوده است.
پس از تشکیل اتحاد شوروی، لنین بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بخش‌هایی از خاک روسیه تزاری را به اوکراین ـ لیتوانی ـ استونی ـ لهستان و فنلاند داد و حتی بدهی کشورهای فقیر به روسیه را بخشید. (از جمله قراردادهای فیمابین روسیه تزاری و بریتانیای کبیر در مورد تقسیم منافع ایران را ملغی و بانک روسی را که در ایران فعالیت می‌کرد به ایران واگذار کرد و همچنین نیروهای مسلح تزاری موسوم به سپاهیان قزاق را که در ایران بودند به روسیه برگرداند. لنین در سال 1921 میلادی قرارداد مودت میان ایران و اتحاد شوروی را امضاء کرد که براساس آن کلیه امتیازات استعماری که در رژیم تزاری روسیه از ایران اخذ شده بود را ملغی اعلام کرد.)
به همین دلیل مشاهده می‌شود که تقریباً یک چهارم جمعیت اوکراین را روس‌ها تشکیل می‌دهند که در مناطق شرقی این کشور زندگی می‌کنند. در سال‌های اخیر، به ویژه پس از توطئه آمریکا در راه‌اندازی انقلاب‌های رنگی در گرجستان و اوکراین به منظور جذب این کشورها به پیمان تجاوزکارانه «ناتو» گروه‌های نئونازی سازمان داده شده توسط سازمان‌های اطلاعاتی غرب به عملیات ایذائی علیه روس‌ها دست زدند تا با به خطر انداختن امنیّت روس‌تبارها آنها را وادار به مهاجرت از سرزمین آباء و اجدادی خود کنند. هم زمان دولت اوکراین زبان روسی را که زبان بیش از یک چهارم مردم این کشور بود غیرقانونی اعلام کرد.
مردم اوکراین در طول تاریخ حداقل از یکهزار سال قبل به این طرف تحت حکومت روسیه زندگی کرده بودند و علائق نژادی و فرهنگی تنگاتنگ آنها را با روسیه و روس‌ها پیوند می‌داد.
بسیاری از خانواده‌‌های اوکراینی متشکل از شوهر و یا زن روس بودند، امّا توطئه‌های غرب برای وابسته کردن اوکراین به مدار غرب آتش جنگ داخلی را در این کشور نو استقلال روشن کرد. ایالات متحده با قلدری و زیرپا گذاشتن قوانین بین‌المللی و نادیده گرفتن سازمان ملل متحد در هر نقطه جهان که مایل باشد اقدام نظامی می‌کند و در سراسر اروپا به ویژه در آلمان، ایتالیا، انگلستان و ترکیه سلاح‌های تهاجمی هسته‌ای انبار کرده است.
در اقیانوس آرام ناوگان متجاوز اتمی مستقر نموده و ده‌ها هزار نظامی در پایگاه‌هایش در ژاپن حضور دارند.
به بهانه کشته شدن چند آمریکایی به عراق و افغانستان لشکرکشی می‌کند و خاک این کشورهای مستقل را به توبره می‌کشد.
در برابر تجاوز متحد خود (رژیم اشغالگر صهیونیستی) به جنوب لبنان و جولان سوریه سکوت و از اشغال 60 ساله فلسطین توسط باندهای جنایتکار صهیونیستی در مجامع بین‌المللی حمایت صریح می‌کند.
امّا وقتی بیش از پنج هزار نفر زن و کودک و غیرنظامی روس در مناطق شرقی اوکراین کشته می‌شوند از روسیه می‌خواهد که چشمان خود را ببندد و از مردم روس دفاع نکند!
حزب جنگ در آمریکا باید بداند روسیه کشوری همانند عراق و یا افغانستان نیست. دندان‌های هسته‌ای روسیه نه تنها ایالات متحده، بلکه هم‌پیمانان جنایتکار آن را هم تکه تکه خواهد کرد.
روسیه هیچ اقدام غیرقانونی در اوکراین انجام نداده است. مردم لوهانسک و دونتسک که همگی روس هستند در یک رفراندوم آزاد به جدایی از اوکراین و تشکیل دولت ملّی خودرأی داده‌اند.
این اتفاق دقیقاً مطابق با هنجارهای خود جوامع غربی و آنچه آمریکا تبلیغ می‌کند، بوده است.
تنها اقدام غیرقانونی در اوکراین، کودتای عوامل سی ـ آی ـ ا علیه دولت قانونی این کشور و روی کار آوردن «پتروشنکو» سرمایه‌دار آمریکایی  اوکراینی‌الاصل در این کشور است که مواضع ضد روسی دارد.
اکنون آخرین سند دست داشتن سی ـ آی ـ ا در حوادث اوکراین هم رو شده است.
آمریکایی‌ها رئیس جمهور سابق گرجستان را که یک تبعه آمریکا است و در این کشور به دنیا آمده و تا زمان انقلاب رنگی گرجستان و سقوط ادوارد شواردنادزه در ایالات متحده زندگی می‌کرد و هرگز گرجستان را  ندیده بود، و پس از برکناری مجدد به آمریکا برگشته بود این بار به اوکراین فرستاده‌اند تا به عنوان مشاور ویژه پروشنکو در دولت اوکراین خدمت کند! «میخائیل ساکوشویلی» که در سال 2003 رئیس جمهور گرجستان بود و اکنون به جرم کشتار مردم در تظاهرات تفلیس تحت تعقیب قضایی می‌باشد پنهان نمی‌کند که به عنوان یک دلال اسلحه به اوکراین آمده است.
ساکاشویلی 44 ساله می‌گوید در مقام مشاور عالی رئیس جمهور اوکراین نیازهای این کشور به سلاح‌های آمریکایی و راه‌های نوسازی ارتش اوکراین با استانداردهای ناتو را بررسی خواهد کرد.
از قرائن برمی‌آید در حالی که اروپایی‌ها از بروز یک جنگ تمام عیار ویرانگر در اروپا به وحشت افتاده‌اند، حزب جنگ در آمریکا به دنبال ایجاد جنگی طولانی در این منطقه است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر